چگونه با جوانان رفتار کنیم که از مذهب زده نشوند ؟
در برخورد با جوانان نباید همه کارهایی را که از آنان سر میزند و بزرگترها نمیپسندند، زشت بدانیم و با آنان مانند گناهکاران برخورد کنیم و آنان را بیدین بدانیم، چون بسیاری از کارهای آنها نشانه بیدینی نیست ، و ما برداشت صحیحی از آنها نداریم.
اگر کارهای خلافی از آنان سر
میزند، میتوانیم با روشی صحیح و منطقی و با اخلاقی نیکو، برخوردی صحیح و
عاقلانه داشته باشیم تا از دین و معنویت زده نشوند. نقش خانوادهها در گرایشهای مذهبی و غیر مذهبی جوانان بسیار
مهم است، بلکه اساس و زیربنای ساختار رفتاری فرزندان، در خانوادهها شکل
میگیرد. از این جهت در آیات و روایات نسبت به فرزندان و تربیت آنان
سفارشهای فراوانی به پدران و مادران شده و بر تربیت صحیح آنان تأکید شده
است. رفتارها و اخلاق پدران و مادران تأثیر مثبت یا منفی بر فرزندان دارد.
اگر پدر و مادری گرایش مذهبی نداشته باشند، در این که با فرزندان آنان
چگونه باید برخورد شود تا عشق به مذهب در دل آنان شعلهور شود و به سوی حق و
عدل تمایل پیدا کنند، شاید کاری بسیار مشکل باشد و ظرافت خاصی لازم دارد.
1 ـ اخلاق و رفتار والدین عاقلانه و صحیح باشد. کج فکری، کوتاه بینی و کج خُلقی بازدارندگی دارد و ازتاثیر گفتارها و نصایح میکاهد.
2 ـ والدین باید برای جوان جذابیت داشته باشند تا سخنان و رفتار آنان برای او مؤثر و الگو باشد.
3 ـ
ادامه مطلب ...تأثیر اعمال نیک برای مردگان
حضرت امام صادق (ع) می فرمایند: «مرده به خاطر طلب رحمت و آمرزشی که برای او می شود شادمان می گردد، همان گونه که زنده به وسیله هدیه ای که به او می دهند، خوشحال می گردد
یکی از مسایلی که در مسأله برزخ مطرح است جریان تکامل برزخی است، یعنی انسان در عالم برزخ از برکات و خیراتی که بعد از مرگ نصیب او میشود بهره مند میگردد و چه بسا از نسل انسان فرد مؤمنی به دنیا بیاید و برای انسان طلب آمرزش کند که در این صورت اگر فرد صالح بوده درجات بیشتری نصیب او میشود و اگر انسان معصیت کار بوده سبب تخفیف یا آمرزش گناهان او خواهد شد. لذا در روایات اسلامی اصرار شده که برای اموات باید طلب آمرزش نمود و یا به یاد آنها کارهای نیک انجام داد. حکیم و عارف بزرگواری از استادش نقل میکرد که استادم میگفت: من برای فلان حکیم الهی (که حدود سه هزار سال قبل از دنیا رفته بود) شبهای جمعه سوره فاتحه میخواندم. این حکیم خوش شانس را ببینید که بعد از حدود سه هزار سال در میان امت اسلامی یک عالم دینی برایش طلب آمرزش میکند.
نقاط قوت و نقاط ضعف شیطان؛ راه مبارزه با شیطان
برای مبارزه با هر دشمنی بهترین روش و لازمترین آن شناسایی نقاط ضعف و قوت او برای مقابله است.از آنجا که اصلیترین دشمن هر انسانی شیطان است نقاط قوت و ضعف وی در زیر طبق احادیث آمده است.
خداوند فرمود(به شیطان): هر چه در دنیا بخواهی به تو عطا میکنم. (به خاطر سوابقش در عبادت خدا)
شیطان گفت:
اول اینکه اجازه بدهی تا قیامت زنده بمانم . خدا فرمود تا روز معلوم تو را مهلت میدهم.
دوم اینکه در مقابل هر یک از فرزندان آدم دو فرزند به من عطا کنی که برای هر یک از اولاد آدم دو فرزند را مسلط کنم که آنها را به گمراهی بکشانند.خداوند باز هم قبول کرد.
سوم اینکه از تو میخواهم مرا در بدن اولاد آدم همچون خون جریان دهی که از هر جای بدن بتوانم او را به معصیت بکشانم.
چهارم اینکه میخواهم اولاد آدم ما را نبیند ولی ما آنها را ببینیم.
عید فطر مبارک
دعای امام سجاد(ع) در وداع با ماه رمضان
ماه رمضان رو به پایان است و اندوه را برای همگان، چه کسانی که آنرا قدر
دانستهاند و چه افرادی که این فرصت را سوزاندهاند به همراه دارد. امام
سجاد(ع) برای وداع با این ماه دعایی دارد که آیتالله مجتبی تهرانی به
بخشهایی از آن اشارههایی داشته است.
معنای دیگر «السلام علیک» یعنی «خداحافظ»
در
محاورات عربی، چه بسا در آداب شرعیه ما هم اینطور باشد؛ هم در هنگام ورود
به شخص سلام میکنند و هم هنگام خروج و وداع؛ یعنی دو نفر وقتی که به هم
میرسند، به هم سلام میکنند و وقتی که میخواهند از هم جدا شوند نیز سلام
میکنند. ولی ما در محاورات، هنگام برخورد «سلام» میکنیم و هنگامی که
میخواهیم جدا شویم، میگوییم: «خداحافظ» عرب زبانان به جای «خداحافظ» مثل
هنگام برخورد، میگویند: «السلام علیک».
خداحافظ ای ماه بزرگ خدا
«السَّلَامُ
عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِهِ
الْأَعْظَمَ»، این عبارت «السلام علیک» را دیگر خودتان میتوانید ترجمه
کنید. الآن گفتم: یعنی خداحافظ! خداحافظ ای ماه بزرگ خدا و عید بزرگ اولیای
خدا! «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ
یَا خَیْرَ شَهْرٍ فِی الْأَیَّامِ وَ السَّاعَاتِ» خداحافظ ای بزرگترین
همراه از میان زمانها و اوقات؛ و بهترین ماهها در ایّام و ساعات.
زینالعابدین
چه تعبیراتی میکند، «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ
الْآمَالُ وَ نُشِرَتْ فِیهِ الْأَعْمَالُ» خداحافظ ای ماهی که آرزوهایمان
در تو نزدیک شد؛ یعنی امیدمان این بود که ماه رمضان بیاید و بتوانیم خودمان
را اصلاح کنیم و گرفتاریهایمان را برطرف کنیم. خداحافظ ای ماهی که اعمال
نیک در تو منتشر شد؛ واقعاً هم همین بود که هر کسی در حد خودش اعمال صالح
انجام میداد.
دوری تو برایم سخت است، ای مونس من
برخی اعمال شب و روز عید فطر
ماه مبارک رمضان با همه برکات و فضایل روز به پایان است و عیدی بزرگ را در
پیش داریم که آن روز نیز به تنهایی دارای ارزشها و خیرات بسیاری بوده و
برای مؤمنان نویدبخش ساعاتی سرشر از معنویت برای دستیابی به برکات بسیار
دنیوی و اخروی است .
عید فطر از جمله ایام پر خیر و برکتی است که
فضایل بسیاری برای آن ذکر شده و به منظور بهره مندی هرچه بهتر و بیشتر از
برکات این روز، اعمالی آمده است:
۱- در هنگام غروب آفتاب غسل شود .
۲- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست از حق تعالى و بیتوته در مسجد احیا گردد.
۳-
بعد از نماز مغرب و عشاء، نماز صبح و نمازعید فطر ذکر؛" الله اکبر الله
اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الحمد لله على ما
هدانا و له الشکر على ما اولانا " گفته شود.
۴- بعد از نماز مغرب و
نافله آن، دست ها را به سوى آسمان بلند کرده و بگوید:" یا ذاالمن و الطول
یا ذاالجود یا مصطفی محمد و ناصره صل على محمد و آل محمد و اغفرلی کل ذنب
احصیته وهو عندک فی کتاب مبین." پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید:
" اتوب الى الله " پس هر حاجت که دارد از حق تعالى بخواهد که ان شاء الله
تعالى بر آورده خواهد شد.
۵- زیارت امام حسین (ع) که فضیلت بسیار دارد.
۶-
وضعیت شیطان در ماه رمضان
وسوسه شیطان بنوعی فرصت سخاوت انگیز خداوند به بنده های خویش است. بدین معنا که هر که بر وسوسه او غلبه کند "جهاد اکبر" کرده است. بدون وسوسه، دیگر اطاعت از خدا یکطرفه و بدون اختیار خواهد شد و هیچ لطفی نخواهد داشت. وقتی هم که اطاعت اجباری گردد، دیگر نیازی به وحی، ماموریت الهی(نبوت و امامت)، بندگی و دین نخواهد بود. جهان بدون وسوسه یعنی جهانی که در آن دین، بندگی، ذات بشیر و نذیر و نظیر آنها وجود ندارد.
یکی از مشکلاتی که نوع بشر و بخصوص شخص مسلمان به آن دچار است، وسوسه شیطان می باشد. رمضان ماهی است که در آن شیاطین در غل و زنجیر هستند و چون نمی توانند کسی را وسوسه کرده و بیازارند، فقط فریاد میکشند. اگر اذن خدا نبود شیطان قادر به وسوسه آدمی نمیگشت.
وسوسه شیطان بنوعی فرصت سخاوت انگیز خداوند به بنده های خویش است. بدین معنا که هر که بر وسوسه او غلبه کند "جهاد اکبر" کرده است. بدون وسوسه، دیگر اطاعت از خدا یکطرفه و بدون اختیار خواهد شد و هیچ لطفی نخواهد داشت. وقتی هم که اطاعت اجباری گردد، دیگر نیازی به وحی، ماموریت الهی(نبوت و امامت)، بندگی و دین نخواهد بود. جهان بدون وسوسه یعنی جهانی که در آن دین، بندگی، ذات بشیر و نذیر و نظیر آنها وجود ندارد.
ادامه مطلب ...روزه می گیرم اما نماز نمی خوانم
گاهی با افرادی آشنا می شویم که رفتاری گزینشی با دین دارند و مثلا می گویند: روزه میگیریم ولی نماز را قبول نداریم، یا نماز میخوانیم اما حجاب را قبول نداریم، یا همه را قبول داریم اما خمس را قبول نداریم ...
و حتی برخی میگویند: این را که در قرآن آمده قبول داریم و آن را که حضرت رسول اکرم (ص) فرموده قبول نداریم (آیه را قبول داریم، ولی حدیث را قبول نداریم). چنین افرادی خواسته یا ناخواسته دین خدا را تجزیه میکنند و مصداق آیهی ذیل میگردند:
«إِنَّ الَّذینَ یکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یریدُونَ أَنْ یفَرِّقُوا بَینَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یریدُونَ أَنْ یتَّخِذُوا بَینَ ذلِکَ سَبیلاً»(البقره، 150) ؛ بىگمان کسانى که به خدا و پیامبرانش کفر مىورزند و مىخواهند میان خدا و پیامبرانش جدایى افکنند و مىگویند: به بعضى مىگرویم و به بعضى کفر مىورزیم و مىخواهند میان آن [دو] راهى پیش گیرند.
الف – اولین نکتهی بسیار مهم و حایز اهمیت این است که به خود و سایرین متذکر شویم: اگر خدای ناکرده واجبی را ترک نموده یا حرامی را مرتکب میشویم، دست کم نگوییم «قبول نداریم». چرا که در صورت اول انسان دچار معصیت شده است، اما گاهی ممکن است انسان با بیان «قبول ندارم»، یکی از ضروریات دین را رد کند، که در این صورت وارد جرگهی «کفر» میشود. پس اگر کسی خدای ناکرده یکی از ضروریات دین مانند نماز، روزه، حجاب، خمس و ... را ترک میکند، نگوید «قبول ندارم» و بداند این از عمل شیطان است که گناه را نزد انسان زینت میدهد و فرد گمان میکند که اگر گفت قبول ندارم، خیلی حرف مهمی زده، و توجیه مناسبی برای عصیانش آورده و یا آدم بزرگی شده است!
ادامه مطلب ...رژیمی برای کاهش وزن گناهان
خیلی از ما هنگامی که حس می کنیم کمی چاق شده ایم و اضافه وزن داریم سریعا به فکر چاره می افتیم تا وزن خود را کاهش دهیم . اما شاید هرگز فکر نکنیم که گناهان ما چقدر وزن دارد؟ تا چه وزنی نرمال است؟ و چه وزنی از آن ها ما را در بحران قرار خواهد داد؟
ما باید کمی به فکر این گناهان چاق شده مان باشیم اگر کمی بنشینیم و حساب کتاب کنیم تا حدودی می توانیم وزنشان را تخمین بزنیم ، نباید بگذاریم اینقدر رشد کند و چاق شود که نتوانیم تحملش کنیم و کمر انسانیتمان را بشکند .
خوب هم می دانیم که دیر یا زود باید برداریمش بر کولمان بگذاریم و راهی سفری پر خوف و خطر شویم ، حالا چطور ممکن است بتوانیم با این غول بی شاخ و دم که سوارمان شده از پلی که به اندازه مو باریک است و به اندازه شمشیر برنده گذشت؟ این امکان ندارد با هیچ محاسبه ریاضی هم جور در نمی آید این سقوط حتمی است. پس هر چه سریعتر باید یا خود ، درمانی برایش پیدا کنیم یا به یک متخصص مراجعه کرده و بخواهیم کمکمان کند .
غریبگی با قرآن و رواج بی حیایی
رواج فساد اخلاقی و گناهان اجتماعی که موجب افزایش اضطراب و پریشانی در جامعه شده است، از عمل نکردن به آیات انسان ساز قرآن کریم و اعراض از قرآن سرچشمه میگیرد.
مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی مظاهری در ادامه سلسله مباحث اخلاقی، با عنوان «فضیلتهای فراموش شده» از تمسّک و انس با قرآن کریم به عنوان فضیلت فراموش شده دیگری نام بردند و خاطرنشان کردند:
قرآن کریم، تجلّی ذات خداوند متعال و روشنی عالم وجود و در بر دارنده علم ما کان و ما یکون و ما هو کائن است و امتیازات و ویژگیهای فراوان دیگری نیز دارد که ذکر آن در این فرصت کوتاه نمیگنجد، امّا آنچه باید به بدان توجّه شود این است که این کتاب نورانی با همه امتیازات و ثمرات مادّی و معنوی که دارد، به دست فراموشی سپرده شده است.
ایشان در این زمینه افزودند: اگرچه پس از تشکیل جمهوری اسلامی، قرآن کریم به صحنه اجتماع وارد شد، امّا هنوز آنطور که شایسته این کتاب الهی است، جامعه، دانشگاهها و مدارس و عموم مردم، جایگاه ویژه قرآن کریم را درک نکرده و به آن تمسّک نمیجویند.
حضرت آیتالله العظمی مظاهری ضمن بازگویی روایت شریف ثقلین تصریح کردند: پیامبر اکرم«صلیاللهعلیه وآله وسلّم» در مدّت رسالت خویش، بیش از هزار مرتبه، روایت ثقلین را بیان فرموده و به مسلمانان از صدر اسلام تا روز قیامت گوشزد کردهاند که رستگاری آنان در پرتو تمسّک توأمان به قرآن کریم و عترت طاهره است و نیز به همگان فهماندهاند که قرآن کریم، کتاب هدایت بشریت و اهلبیت«سلاماللهعلیهم» مبین و مفسّر این کتاب نورانی هستند.
ذکری که بهجت عرفا بر آن تاکید داشت
حضرت آیةالله بهجت، رضوانالله تعالی علیه در پاسخ به عدهای که از ایشان برای سلوک معنوی و تکامل روحی خواستار ذکر بودهاند، ذکری را معرفی کردهاند که برترین اذکار است.
ر جلد اول کتاب پرسشهای شما و پاسخهای آیةالله بهجت، چنین میخوانیم که
شخصی از آن پیر روشنضمیر تقاضای ذکر میکند. حضرت آیةالله بهجت در پاسخ
میفرمایند: "هیچ ذکری بالاتر از ذکر عملی نیست. هیچ ذکر عملی بالاتر از
ترک معصیت در اعتقادات و عملیات نیست؛ و ظاهر این است که ترک معصیت به قول
مطلق، بدون مراقبه دائمیه صورت نمیگیرد."
سپس از ایشان خواسته شد
که "پس ما را موعظه کنید." آیةالله بهجت رضوانالله تعالی علیه فرمودند:
"گفتم که الف، گفت دگر؟ گفتم هیچ؛ در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
بارها گفتهام و بار دگر میگویم: کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا
همنشین اوست، احتیاج به هیچ وعظی ندارد، میداند چه باید بکند و چه باید
نکند. میداند که آنچه را که میداند باید انجام دهد و آنچه که نمیداند
باید احتیاط کند."
آنان که به دنبال ذکر و موعظهاند، باید از این
سخنان آن عارف بزرگوار بهترین ذکر و بهترین موعظه را شناخته باشند و خوشا
به سعادت آنان که به کار بندند.
قانون اولیه خدا در پخش روزی
آنچه در ادامه می آید بیست و پنجمین قسمت از سری مقالات «معارفی از قرآن کریم» است که با هدف انس معنایی بیشتر با این کتاب هدایت و سعادت، تنظیم و به خوانندگاه قرآنی تقدیم می شود. در این قسمت آیاتی از جزء بیست و پنجم را محور بحث قرارداده و به بیان معارفی از آن می پردازیم.
وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْاْ فىِ الْأَرْضِ وَ لَکِن یُنزَِّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرُ بَصِیرٌ(27- شوری)
اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان مىکنند ولى به اندازهاى که مشیت او اقتضاء کند نازل مىکند زیرا او به حال بندگانش آگاه و بیناست.
کلمه «قَدَر» به معناى کمیت و حجم هر چیز است. پس این که مىفرماید:«وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ» به این معنا است که خداى تعالى هر چیز را به کمیت و حجم و مقداری که مشیتش اقتضاء کند نازل مىکند.
معناى آیه شریفه این است: اگر خداى تعالى رزق همه بندگان خود را وسعت بدهد و همه سیر شوند، شروع به ظلم کردن در زمین مىکنند؛ چون طبیعت مال این است که وقتى زیاد شد طغیان و استکبار مىآورد، همچنان که در سوره علق فرموده: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى؛ این انسان هنگامى که احساس بىنیازى کند طغیان مىکند»(1) و به همین جهت خداوند متعال رزق را به اندازه نازل مىکند و به هر کس به مقدارى معین روزى مىدهد؛ چون او به حال بندگان خود خبیر و بصیر است و مىداند که هر یک از بندگانش استحقاق چه مقدار از رزق را دارد و چه مقدار از غنا و فقر، مفید به حال اوست؛ همان را به او مىدهد.(2)
چرا خدا به کسانی که با داشتن مال بیشتر گناه و ظلمشان هم افزون می شود باز هم مال و ثروت می دهد؟
علامه طباطبایی(ره) در پاسخ به این سوال می نویسد: این آیه بیانگر قانون اولیه خدا در توزیع ارزاق بین بندگانش است که حال هر کس را می بیند و به او روزی می دهد؛ اما قوانین دیگری نیز دارد که در عالم حاکم است؛ یکی از آن قوانین قانون ابتلاء و امتحان است(3) و دیگری قانون مکر و استدراج(4) است.(5) این دو قانون سبب می شود که خدا به کسانی که در سوال مطرح شد با وجود کفر و طغیان باز هم مال و ثروت عطا کند.
این بحث نقطه مقابلی هم دارد و آن اینکه چرا برخی حتی به مقدار رفع ضروریات هم از رزق و روزی الهی بی نصیبند که در پاسخ می توان به دو قانون الهی اشاره کرد؛ یکی همان قانون ابتلاء و امتحان و دیگری قانون اثر گناه(6) که برخی با عمل خود مانند ظلم به دیگری یا ظلم پذیری چنین نتیجه ای را برای خود رقم زده اند.
چگونه باید به مقابله با ضعف ایمان رفت؟
ایمان قوی موهبتی الهی است که به دست آوردن آن مشروط به تلاش و اراده قوی خود شخص نیز هست. حضرت آیةالله بهجت رضوانالله تعالی علیه برای تقویت ایمانهای ضعیف، دستورالعملی دارند.
شخصی از بهجت عارفان، رضوانالله تعالی علیه میپرسد: "شخصی که ایمان بسیار
ضعیف دارد، چگونه اراده را قوی کند تا هرکاری را انجام ندهد و حتی بتواند
از کارهایی که خارج از اختیار اوست جلوگیری کند؟"
آن پیر روشنضمیر در پاسخ، جملهای کوتاه بیان کردهاند که به واقع راه نجات انسان در آن نهفته است: "در آنچه تحت اختیار اوست، اختیارا خلاف رضای خدا را بهجا نیاورد، همین راه نجات است." (پرسشهای شما و پاسخهای آیةالله بهجت، جلد اول)
بیشک
این منطقیترین راه برای تقویت ایمان و عملیترین آنهاست.
شب 23، شب قدر است!
آن شب قدرى که گویند اهل خلوت امشب است
یارب این تاثیر دولت از کدامین کوکب است
در تعیین ((شب قدر)) اختلاف نظر است ، ولى از مجموع روایت هاى وارد شده در این موضوع و سیره پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیت (علیهم السلام ) و اصحاب مى توان گفت :
شب قدر بودن شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان ، یقینى است . و شب هاى نوزدهم و بیست و یکم وسیله اى براى دست یافتن به آن است .
الف ) از شیعه و اهل سنت نقل کرده اند که : عبدالله انیس انصارى (جُهَنى ) که در خارج مدینه مى زیسته و شرایطش طورى بوده که نمى توانسته زیاد به مدینه بیاید و از خیرات و برکات رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) استفاده کند روزى خدمت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شد و عرض کرد: من شتران و گوسفندان و کارگرانى دارم و منزلم از مدینه دور است ، ولى دوست دارم ، یک شب از شب هاى ماه رمضان را معین فرمایید تا سعى کنم به مدینه بیایم و در نماز حاضر شوم .
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) مطلبى را به گوش او سرى فرمودند و پس از آن این مرد، شب هاى بیست و سوم ماه رمضان با شتران و گوسفندان و کارگران خود وارد مدینه مى شد.(1)
بعضى این روایت را با شب قدر تطبیق داده اند.
گفتم به ابی عبدالله:
((شبهایى که احتمال مى رود، ((شب قدر)) در آنها باشد، کدام است ؟))
حضرت فرمود:
توفیق شبزندهداری ناشی از توجه به خدا در طول روز است
مرحوم آیةالله بهجت، رضوانالله تعالی علیه در پاسخ به سوالی، راز توفیق به تهجد و شبزندهداری را با بیانی عبرتآموز فاش کردهاند.
شخصی از آن پیر روشنضمیر پرسید: "حضرت استاد راز توفیق برای نماز شب چیست؟
چون دوست دارم نماز شب بخوانم اما خواب میمانم و افسوس میخورم."
بهجت
عارفان در پاسخ فرمودند: "ما برای اوقات خواب خود افسوس میخوریم که چرا
برای نماز شب بیدار نمیشویم، در صورتی که اوقات بیداری را به غفلت
میگذرانیم! زیرا اگر در بیداری به توجه و بندگی مشغول بودیم، توفیق بیداری
شب را نیز برای تهجد و خواندن نافلهی شب و تلاوت قرآن پیدا میکردیم."
شخص
دیگری از آن عارف بزرگوار سوال میکند که "می خواهم بدانم چهکار کنم که
موفق به خواندن نمازهای یومیه، خصوصا نماز صبح در اول وقت شوم؟"
آیةالله
بهجت با ظرافت پاسخ دادند: