عاملی برای عزت دنیا و آخرت
یکی از عوامل اساسی عزت و افتخار انسان در اجتماع، قناعت است. چون قناعت موجب میشود انسان از حرص و طمع نسبت به دنیا پرهیز کند و حرص و طمع از عوامل ذلت و خواری انسان هستند. حرص، طمع، عشق و علاقه به دنیا و دنیازدگی موجب میشود که آدمی برای به دست آوردن دنیا دست به هر کاری بزند و خود را در مقابل هر کسی کوچک و ذلیل کند، و در مقابل، قناعت موجب دوری از این امور و رسیدن به عزت و سربلندی است.
1- عقل و دانایی:
عقل عامل مهمی در گزینش قناعت است. حضرت علی علیه السلام میفرماید: « آنکه خردورزی کند، قناعت پیشه میکند.»1 عقل قناعت را به علت آثار ارزشمند آن، از جمله: بی نیازی انسان از غیر خود و قدرت یافتن آدمی برای تحمل کمبودها و صبر بر آنها، بر میگزیند و آن را به سود شخص میداند. گرچه انسان در ظاهر با قناعت، از امکانات ظاهری استفاده کمتری میکند، ولی به جهت عاقبت قناعت، این عمل مورد پذیرش عقل است.
حضرت علی علیه السلام میفرماید:«ینبغی لمن عرف نفسه ان یلزم القناعة والعفة؛ 2 آنکه خود را شناخت، سزاوار است با قناعت و عفت همراه باشد.» درک عظمت نفس و تعلق آن به عالم ملکوت، بی نیازی و بی رغبتی به امور دنیا را در پی دارد.
2- عفت نفس:
ادامه مطلب ...برخی اعمال شب و روز اول محرم
1ـ نماز: این شب چند نماز دارد که یکی از آنها چنین است: دو رکعت، که در هر رکعت بعد از حمد یازده مرتبه سوره توحید خوانده شود.
در
فضیلت این نماز چنین آمده است: «خواندن این نماز و روزه داشتن روزش موجب
امنیت است و کسی که این عمل را انجام دهد، گویا تمام سال بر کار نیک مداومت
داشته است.»
2ـ احیای این شب.
3ـ نیایش و دعا.
روز اول محرم
اول
محرم هر سال اولین روز سال قمری است. از امام محمدباقر(ع) روایت شده است:
«آن کس که این روز را روزه بدارد، خداوند دعایش را اجابت میکند، همانگونه
که دعای زکریا را اجابت کرد.»
در اعمال این ماه آمده است: "زیارت عاشورا" را در محرم ترک نکنند و در جلسات روضه و عزاداری شرکت کنند .
دو
رکعت نماز خوانده شود و پس از آن سه بار این دعا: «اللّهم انت الاله
القدیم و هذه سنةٌ جدیدةٌ فاسئلک فیها العصمة من الشیطان و القوَّة علی هذه
النّفس الامّارة بالسُّوء»؛ بارالها! تو خدای قدیم و جاودانی و این سال،
سال نو است، از تو میخواهم که مرا در این سال از شیطان حفظ کنی و بر نفس
اماره (راهنمایی کننده) به بدی پیروز سازی.
چگونه روزیمان را زیاد کنیم؟!
همه ما دوست داریم که در این دنیا سرمایه دار و ثروتمند باشیم و خیلی راحت زندگی کنیم و دغدغه پول را نداشته باشیم و هر چیزی که دلمان میخواهد بخریم و به راحتی از همه امکانات زندگی برخوردار باشیم .اما گاهی هر چه تلاش میکنیم پولدار نمیشویم بسیاری از افراد آنقدر سرمایه دارند که میلیارد برایشان پول خرد است و برخی به نان شبشان محتاجند چرا؟؟؟
خداوند در قرآن به نام خودش قسم خورده که روزی هر انسان را تأمین میکند.
فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را به شما وعده میدهند ، یقینی است ، همان گونه که شما [وقت سخن گفتن یقین دارید] سخن میگویید(ذاریات/23)
قرآن در آیات بسیاری تاکید بر این دارد که بدون حساب رزق و روزی میدهد حال چه کسانی مشمول این آیه میشوند و از روزی بی حد و حساب خداوند بهره میبرند.
وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ به غیرِ حِسَابٍ(بقره/212).
إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ به غیرِ حِسَابٍ(آل عمران/37)
لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ به غیرِ حِسَابٍ
[اینگونه عمل میکنند] تا خدا آنان را بر [پایه] نیکوترین عملی که انجام دادهاند پاداش دهد ، و از فضلش برای آنان بیفزاید ، خدا به هر که بخواهد بیحساب روزی میدهد(نور/38)
در فرهنگ قرآنی باطن هر کلمه و واژه به زیبایی و حقیقت روشن شده استو خداوند با بیان نشانهها و آیاتش چشمان دل ما را به روی حقایق این عالم میگشاید .رزق و روزی فقط سرمایه های مادی نیست اشتباهی که همه ما داریم این است که روزی را از دریچه چشمان ظاهر بین خود مینگریم.
سوالات نکیر و منکر در شب اول قبر
مهمترین امری که باعث میشود، قبر برای ما، نه تنها جایگاه تنهایی و وحشت
نباشد؛ بلکه خانه روشن و باغ بهشت گردد، همان ایمان و عمل صالح است که محبت
پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) و خاندانش، سرمایهای بس عظیم برای طول
سفر و از جمله این مرحله میباشد
قرآن کریم پس از نقل تمنّای باطل
افراد بدکرداری که از دنیا رفتهاند و درخواست بازگشت به دنیا را دارند تا
شاید رفتاری شایسته پیشه کنند، ولی برآورده نمیشود؛ میفرماید: «و مِنْ
وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُون ؛ و پشت سر آنان برزخی است تا
روزی که برانگیخته شوند» (مؤمنون ، آیه 100.)
همچنین حال برزخ و
برزخیان پس از مرگ را چنین بیان میفرماید: «وَ ما نُؤَخِّرُهُ إِلاَّ
لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ یَوْمَ یَأْتِ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ
فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ
لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ
الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ وَ
أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ
السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ ؛
و ما [مجازات] را جز تا زمان محدودی تأخیر نمیاندازیم، آن روز که فرا
رسد، هیچ کس جز به اجازه او سخن نمیگوید؛ گروهی بدبختند و گروهی خوشبخت.
اما آنها که بدبخت شدند، در آتشاند؛ و برای آنان در آنجا «زفیر» و «شهیق»
(نالههای طولانی دم و بازدم) است. جاودانه در آن خواهند ماند؛ تا
آسمانها و زمین بر پا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد. پروردگارت هر چه را
بخواهد انجام میدهد. اما آنهایی که سعادتمند شدند، جاودانه در بهشت
خواهند ماند، تا آسمانها و زمین برپا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد.
بخششی است قطع نشدنی» (هود ، آیات: 104 - 108.)
عبارت «ما دامَتِ
السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» روشن میسازد که منظور از «جنت» و «جهنم»، بهشت و
دوزخ پیش از قیامت است؛ زیرا هر گاه قیامت برپا شود، بساط زمین و آسمان
نیز برچیده میشود. به همین دلیل امام علی(علیه السلام) به این آیات در
قبال کسی که ثواب و عقاب برزخی پیش از قیامت را انکار میکرد، استناد کرده
است: «اما رد بر کسی که ثواب و عقاب در دنیا پیش از برپایی قیامت را انکار
میکند، سخن خداوند متعال است». آنگاه آیات بالا را قرائت میکنند و در
ادامه میفرماید: «منظور از «إِلاَّ ما شاءَ رَبُّکَ» آسمانها و زمین پیش
از برپایی قیامت است؛ زیرا با قیامت، آسمانها و زمین تبدیل میشوند».
همانند
آیه مذکور، این سخن خداوند است:
حجاب مردان را حریص می کند؟
در مورد غریزه جنسی و برخی غرایز دیگر، برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را میمیراند و طبیعت را هرزه و بیبند و بار میکند؛ در این مورد هر چه بیشتر عرضه شود، هوس و میل به تنوع افزایش مییابد.
یکی از ایرادهایی که بر حجاب گرفتهاند این است که ایجاد حریم میان زن و مرد بر اشتیاق ها و التهاب ها میافزاید و طبق اصل «الانسان حریص علی ما منع منه»، حرص و ولع نسبت به اعمال جنسی را در زن و مرد بیشتر میکند؛ به علاوه سرکوب کردن غرایز موجب انواع اختلال های روانی و بیماری های روحی میگردد. آیا این حرف صحیحی است ؟
***
راسل در کتاب زناشویی و اخلاق اعتراف می کند که عمل روحی در مسائل جنسی غیر از حرارت جسمی است ، آنچه با ارضاء تسکین می یابد حرارت جسمی است نه عطش روحی. بدین نکته باید توجه کرد که آزادی در مسائل جنسی سبب شعله ور شدن مشمولات به صورت حرص و آز می گردد، از نوع حرص و آزهایی که در صاحبان حرمسراهای رومی و ایرانی و عرب سراغ داریم. ولی ممنوعیت و حریم ، نیروی عشق و تغزل و تخلیل را به صورت یک احساس عالی و رقیق و لطیف و انسانی تحریک می کند و رشد می دهد و تنها در این هنگام است که مبدا و منشأ خلق هنرها و ابداع ها و فلسفه ها می گردد.
حاجت های طبیعی بر دو قسم است: یک نوع حاجت های محدود و سطحی است مثل خوردن، خوابیدن، در این نوع از حاجت ها همین که ظرفیت غریزه شباع و حاجت جهانی مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بین می رود حتی ممکن است به تنفر و انزجار مبدل گردد. ولی یک نوع دیگر از نیازهای طبیعی صفت و هیجان پذیر است مانند پول پرستی و جاه طلبی.
غریزه جنسی دارای دو جنبه است ، از نظر حرارت جسمی از نوع اول است ولی از نظر تمایل روحی دو جنس به یکدیگر چنین نیست.
جاه طلبی بشر هم از همین قبیل است، ظرفیت بشر از نظر جاه طلبی پایان ناپذیر است،هر فردی هر مقام اجتماعی و هر پست عالی را که به دست آورد باز هم طالب مقام بالاتر است و اساساً هر جا که پای حس تملک به میان بیاید از پایان پذیری خبری نیست.
غریزه جنسی دو جنبه دارد:
ادامه مطلب ...اسپند دود کردن فایده ای دارد ؟!
مورد اسپند، البته در مفاتیح راجع به دود کردن اسپند مطلبی نیامده ولی روایاتی نقل شده که سحر را برطرف میکند و دانه آن شفای هفتاد درد است. گرچه صدور این روایات از معصومین صددرصد ثابت نیست ولی به صرف استبعاد عقلی هم رد آن صحیح نیست. از نظر عقلی چه مانعی دارد که اسپند مصرف دارویی داشته باشد و برای درمان برخی مرضها و دردها مفید باشد و یا این که ریشه و شاخه آن موجب برطرف شدن سحر و جادو باشد .
شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیحالجنان مردی عالم و دانشمند و محدثی خبیر و آگاه بود ولی باید توجه داشت که کتاب مفاتیحالجنان شامل دو بخش است:
1- متن کتاب که به نام :مفاتیحالجنان است.
2- حواشی اطراف کتاب به نام :الباقیات الصالحات.
در متن اول مفاتیحالجنان - چنان چه خود در مقدمه کتاب گفته است -سعی او بر این بوده که دعاهای معتبر را در این کتاب جمعآوری نماید. و در مورد قسم دوم (حواشی مفاتیحالجنان که به نام باقیات الصالحات نامیده شده) چنین جملهای را بیان نکرده و به طور کلی نمیتوان به طور قطعی حکم کرد که همه آنچه در مفاتیحالجنان آمده از ائمه معصومین (علیهالسلام) واردشده است؛ ولی مضمون بعضی از روایات این است که هرگاه روایتی به دست شما رسید که برای انجام دادن کاری ثواب و پاداشی مقرر شده و شما آن کار را انجام دهید به آن ثواب خواهید رسید هر چند آن حدیث را پیامبر(صلی الله علیه و آله) یا امام (علیهالسلام) نگفته باشد و روی این حساب علما در سند این گونه امور چندان دقت نمیکنند و خیلی آنها را مورد بررسی قرار نمیدهند.
آیا شفاعت همان پارتی بازی است ؟
تاکنون به این نکته اندیشیدهاید که شفاعت در معنای حقیقی به چه معنی است ؟ آیا شفاعت شامل حال همهی بندگان میشود؟ و یا تنها افراد خاصی مشمول شفاعت میشوند؟ چه کسانی شفاعت کنندهاند؟ و چه کسانی شفاعت میشوند؟ شرایط پذیرفتن شفاعت چیست ؟ و هزاران پرسش دیگر در این زمینه ذهن ما را به خود مشغول میدارد .
نکته ای که سبب نگاشتن این مقاله گردید ، پاسخ به این پرسش است : « آیا شفاعت پارتی بازی است؟» نظر شما در این باره چیست؟آیا صحیح است که بنده در این دنیا هر گناهی که خواست انجام دهد به این امید که شافعان روز محشر او را شفاعت میکنند و او از عقوبت و عذاب گناهان خود در امان مانده و در کمال امنیت و آرامش وارد بهشت و وادی رحمت حق تعالی میگردد؟
آیا شفاعت با عدالت خداوند جور درمی آید ؟ آیا صحیح است بپذیریم بنده ای که تلاش میکند تا در دنیا آلوده گناه نگردد و مطیع امر پروردگار باشد ، بهشت و لقای پروردگار پاداش تقوایش باشد ؛ و هم چنین بنده ای دیگر با تکیه بر اصل شفاعت ، به عصیان و سر کشی بپردازد به این امید که شفاعت شافعان او را روانه بهشت میکند ؟ آیا این دو برابرند؟ آیا اعطای پاداش بهشتیان به هردو نفر ، عین عدالت است؟ به راستی شفاعت در روز محشر همان پارتی بازی در این دنیا نیست ؟
در پاسخ به سؤالات باید ابتدا به معنای واژه " شفاعت " اشاره کنیم :کلمه شفاعت از ماده شفع به معنای ضمیمه شدن شیای به شی ء دیگر است . به شفاعت ، شفاعت گفتند چون در روز قیامت آبروی شافع (مانند ائمه معصومین علیهم السلام ) به بی آبروئی مشفوع له ( یعنی گناهکاران)ضمیمه میشود و موجب سعادتمند شدن آنان میگردد .
و امّا ؛ پاسخ به شبهات :
در خصوص مبحث شفاعت ، به پاسخ گویی به دو شبهه میپردازیم :
1.آیا اصل شفاعت ، عدالت خداوند را زیر سؤال نمیبرد ؟
بررسی همه جانبه و نگاه به تمام ابعاد مسأله شفاعت ما را به حقایقی رهنمون میکند که پاسخ سؤال را به خوبی تبیین میکند. بدین جهت توجه به نکات ذیل، ضروری و بایسته است.
امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟
عارف مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی در بیانی، معنای غیبت حضرت ولی عصر(عج) را اینگونه تشریح میکنند:
سوال شد امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟ گفتم غایب؟ کدام غایب؟
بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است. ما مثل بچهای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور میکنند.
بچه جلب ویترین مغازهها میشود و دست پدر را رها میکند و در بازار گم میشود و وقتی متوجه میشود که دیگر پدر را نمیبیند، گمان میکند پدرش گم شده است. در حالی که در واقع خودش گم شده است. انبیاء و اولیاء پدران خلق اند و دست خلائق را میگیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق جلب متاعهای دنیا شدهاند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شدهاند.
امام زمان (عج) گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشتهایم. امام غایب نیست، تو نمی بینی آقا را. او حاضر است. چشمت رو که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می بیند. خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی بینی.
برگرفته از کتاب « امام زمان (عج) در کلام اولیای ربانی/مهدی لک علی آبادی/ ص 30
کجایی گل نرگس
در کتاب عشق بنویسید
آن مرد در باران نیامد
ان مرد گناه ما را دید و مثل ابر زمستانی گریه کرد
ان مرد از جاده ی میاید
بنویسد ان مرد در کنار ماست و ما اورا ندیدیم
ان مرد دلش را به ما خوش نکرد
ان مرد به دنبال 313 جوان مرد نبود
ان مرد زمانش را نیافت
ان مرد باران شد...
ان مرد زیر باران خیس شد
مثل شمع اب شد
ان مرد فکر میکنم فراموش شد...
ان مرد جمعه می اید
جمعه هم فراموش شد... شاید این جمعه بیاید...
ولی جمعه هم از انتظار خیس خسته شد
الهم عجل لولیک الفرج
برای آمدن آن مرد دعا کنیم...
توصیههای شیخ حسنعلی نخودکی
حدود 150 سال پیش، مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی در نیمه ماه ذی القعدة الحرام سال 1279 هجری قمری با در اصفهان در محلّه معروف به جهانباره دیده به جهان گشود.
شیخ حسنعلی اصفهانی(ره) فرزند علی اکبر فرزند رجبعلی مقدادی اصفهانی(ره) بود. پدر وی، مردی زاهد و پرهیزگار و معاشر اهل علم و تقوی و ملازم مردان حق و حقیقت بود و در عین حال از راه کسب، روزی خود و خانواده را تحصیل میکرد و آنچه عاید او میشد، نیمی را صرف خویش و خانواده میکرد و نیم دیگر را به سادات و فرزندان حضرت زهرا علیها السلام اختصاص میداد.
پدر ایشان، فرزند دلبند خود را از همان کودکی در هر سحرگاه که خود به تهجّد و عبادت میپرداخت، بیدار و او را با نماز و دعا و راز و نیاز و ذکر خداوند آشنا میساخت و او را از هفت تا یازده سالگی تحت تربیت حاج محمد صادق(ره) قرار داد.
مرحوم حاج شیخ حسنعلی از دوازده تا پانزده سالگی، تمام سال، شبها را تا صبح بیدار میماندند و همه روز، بجز ایّام محّرمه، روزه میگرفتند و از پانزده سالگی تا پایان عمر پر برکتش، هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان و ایام البیض را روزه دار بودند و شبها تا به صبح نمیآرمیدند.
خواندن و نوشتن و همچنین زبان و ادبیات عرب را در اصفهان فرا گرفتند و در همین شهر، نزد استادان بزرگ زمان، به تحصیل فقه و اصول و منطق و فلسفه پرداخت.
از درس فقه و فلسفه عالم عامل مرحوم آخوند ملا محمد کاشی فایده ها برد و فلسفه و حکمت را از افاضات ذیقیمت مرحوم جهانگیرخان و تفسیر قرآن مجید را از محضر درس مرحوم حاجی سید سینا پسر مرحوم سید جعفر کشفی و چند تن دیگر از علمای عصر آموخت.
سپس برای تکمیل معارف به نجف اشرف و به کنار مرقد مطهر حضرت امیرالمؤنین علیه السلام مشرف شد. در این شهر، از جلسات درس مرحوم حاجی سید محمد فشارکی و مرحوم حاجی سید مرتضی کشمیری و ملا اسماعیل قره باغی استفاده میکردند.
مرحوم حاج شیخ حسنعلی ( نخودکی )، پس از مراجعت از نجف اشرف، در مشهد مقدّس رضوی سکونت اختیار کردند و در این دوره از زمان، از محضر درس و تعالیم استادانی چون مرحوم حاجی محمد علی فاضل و مرحوم آقا میر سید علی حائری یزدی و مرحوم حاجی آقا حسین قمی و مرحوم آقا سید عبدالرحمن مدرس بهرهمند می گردیدند و در عین این احوال و در ضمن تحصیل و تدریس، به تزکیه نفس و ریاضات شاقّه موفق و مشغول بودند.
ایشان پس از سفرهای پیدرپی به نجف، مشهد و اصفهان و سفر بیتالله الحرام در سال 1329 قمری، اصفهان را به قصد مجاورت در مشهد رضوی، ترک میگویند و در جوار حرم مطهر رضوی تا پایان عمر شریفشان که سال 1361هــ.ق. بوده سکنی میگزینند.
صبح روز یکشنبه در حالی که یکی دو ساعت از طلوع آفتاب روز هفدهم شعبان سال 1361 هجری قمری گذشته بود، روح پاکش به جوار حق شتافت و در جنب ایوان عباسی مقابل صحن ایوان طلای حضرت رضا(ع) مدفون گردید.
« الا ان اولیاء الله لا یموتون بل ینقلبون من دارالی دار. »
فرزند ایشان نقل می کنند، ایشان وصایای خود را به شرح زیر به من فرمودند:
ادامه مطلب ...عملی برتر از دوهزار رکعت نماز مستحبی
ظلم اقتصادی جهان معاصر ،انسان را در انتخاب کار و کسب مال به طور کلی آزاد و رها گذاشتهاند و به وی اجازه میدهند که هم از راههای درست و هم از راه های باطلی چون ربا ،قماربازی،احتکار،بازار سیاه سازی و ...به جمع ثروت بپردازد. بی آنکه برای حقوق دیگران ارزشی قائل شود و از پایمال کردن اصول اخلاقی و پی آمدهای اجتماعی ،سیاسی و اخروی آن دست بردارد.
بدیهی است این نوع برخوردها مشکلاتی همچون تورم،تکاثر و برده داری نوین و مفاسد اخلاقی و سیاسی را در پی دارد در چنین جامعه ای زندگی مشکل و طاقت فرسا میشود .انسان بودن لگدمال و ارزشهای انسانی سرکوب میگردد.
به دست آوردن منفعت از راه صنعت و حرفه و غیره است و اصل آن موجب منافع مالی است که حوائج جسمانی انسان را رفع میکند .وقتی این کسب در چارچوب قوانین دین باشد و بر طبق موازین الهی صورت گیرد حلال و در غیر این حرام میباشد.
وَلاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُواْ بِهَا إِلَی الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُواْ فَرِیقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
اموالتان را میان خودتان به ناروا مخورید و [به عنوان رشوه قسمتی از] آن را به قضات مدهید تا بخشی از اموال مردم را به گناه بخورید در حالی که خودتان [هم خوب] میدانید (بقره /188)
در این آیه علاوه بر حکم کلی بر حرمت تصرف در مالی که به ناحق بدست آمده و یا هرگونه تجاوز به ناحق در مال دیگران، انگشت روی یک نمونه بارز "اکل مال به باطل" که "خوردن اموال مردم به ناحق" است گذاشته و بعضی از مردم ، آن را حق خود میشمرند به گمان اینکه به حکم قاضی ، آن را به چنگ آوردهاند، و میفرماید : "برای خوردن قسمتی از اموال مردم به گناه ، بخشی از آن را به قضات ندهید در حالی که میدانید."
ادامه مطلب ...˝یا علی˝نقش نگین انگشتری رهبر معظم انقلاب
رهبر معظم انقلاب با تسلط به روایات معصومین (ع) در موقعیتهای مختلف انگشتری با نگین خاص بر دست می کنند. نقش نگین تصویر ذیل، « یا علی بن ابیطالب » است.
هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید، که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است.... هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد نفرین و خشم من بر او باد. (خطبه ی غدیریه)
علی(ع) در خطبه غدیریه چه فرمود؟
در دوره حاکمیت علی (ع) اتفاقا روز عید غدیر با جمعه مصادف شد. مسلمانان
حضور چشمگیری پیدا کردند و آن حضرت برای اقامه نماز جمعه و خواندن
خطبههای آن در برابر مردم قرار گرفت. ...
به گزارش پایگاه اطلاع
رسانی حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبری : حسین بن علی(ع) میگوید: پنج
ساعت از روز گذشته بود[قبل از اذان ظهر]، که پدرم خطبهها را آغاز کرد. او
نخست به حمد و ثنای حضرت حق پرداخت، صفات ربوبیاش را برشمرد، حاکمیت مطلق
را از آن وی دانست، نعمتهایش را مورد توجه قرار داد و بعد خطاب به مردم
فرمود: خداوند تعالی امروز دو عید بسیار بزرگ [جمعه و غدیر] را برای شما در
یک زمان قرار داده است؛ دو عیدی که هر یک فلسفه وجودی دیگری را تکامل
میبخشدو به وسیله هر یک هدایت در دیگری اثر میبخشد... سپس فرمود: توحید و
ایمان به یگانگی خداوند پذیرفته نمیشود مگر با اعتراف به نبوت پیامبرش
محمد(ص) و دین و شریعت محمد(ص) پذیرفته نمیشود مگر با قبول ولایت امر کسی
که خدا فرمان ولایتش را داده است؛ و همه این امور سامان نمیپذیرد مگر بعد
از توسل و تمسک به اهل ولایت.
غدیر از نگاه مولی الموحدین علی(ع)
سپس
فرمود: خداوند در روز غدیر (1) آنچه در باره منتخبین خود اراده کرد بر
پیامبرش فرو فرستاد، به او فرمان داد تا ولایت و وصایت را ابلاغ کند و مجال
را از کافران و منافقان بگیرد نگران گزند دشمنان نباشد .روز غدیر قدر و
منزلت بسیار دارد، در آن روز گشایشهای الهی فرا رسیده و حجتش بر همه تمام
شده است. امروز روز روشنگری و اظهار عقیده از جایگاه بلند و روشن است،
امروز روز تکامل دین و روز وفای به عهد است. غدیر روز (2) [رسول الله(ص)] و
مشهود [علی بنابیطالب(ع)] است، روز در هم ریختن پیمانهای زیر پرده کفر و
نفاق است، روز آشکار شدن حقایق اصیل اسلام است، روز ذلت و خواری شیطان
است، روز استدلال و برهان است، روز جدا شدن صفوف کسانی است که آن را تکذیب
میکردند امروز بزرگترین روزی است که عدهای از شما از آن اعراض کردید، روز
هدایت و امتحان بندگان خداست، روز آشکار شدن کینههای نهفته در دلها و
سینههاست، روز عرضه نصوص [سخنان بدون ابهام پیامبر (ص)] بر افراد مؤمن و
دلباخته [اهل الخصوص] است، غدیر روز شیث پیامبر(ع) است، روز ادریس و یوشع و
شمعون و ...
منشور علوی(ع) در عید غدیر
امیر مؤمنان(ع)
در قسمت آخر خطبه فرمود: رحمت خدا بر شما ای مسلمانان، بعد از برگشت از این
اجتماع بزرگ امروز [غدیر] را عید بگیرید: [و با انجام امور ذیل آن را بزرگ
بشمارید] .
الف) نعمت را بر افراد خانواده و خویشاوندانتان گسترش دهید و نیکی و بخشش پیشه کنید . (3)
ب) به برادران دینی خویش به قدر توان نیکی و بخشش کنید. (4) و (5)
ج) خدای را در برابر نعمتهایی که به شما ارزانی داشته، شکرگزار باشید.
د) کنار یکدیگر جمع شوید تا خداوند اجتماع شما را فراگیر و گیراتر سازد.
ه) به یکدیگر نیکی کنید تا خداوند به شما الفت و مهربانی بیشتر عنایت کند.
و)
نعمتهای الهی را به یکدیگر تبریک و تهنیت گویید همان طور که خداوند [در
این روز] با اعطای اجر و ثوابی بیش از دیگر اعیاد به شما تهنیت میگوید.
بعد فرمود: کمکهای مالی به دیگران در امروز (غدیر) به اموالتان برکت
میبخشد و بر عمرتان میافزاید: مهربانی به دیگران سبب رحمت و عنایات حق
خواهد شد.
ز) با خوشرویی و شادمانی یکدیگر را در آغوش بگیرید.
ح) خداوند را بر توفیقات خویش سپاس گویید.
ط)
از فقرا و ضعیفانی که چشم به کمک شما دارند دیدن کنید، به زیارتشان بروید و
با آنان در خوراکشان همراه شوید. بعد حضرت فرمود: یک درهم کمک به فقرا در
روز عید غدیر با دویستهزار درهم برابر است، بلکه بیشتر خواهد بود.
ی) وقتی یکدیگر را ملاقات کردید مصافحه کنید، به هم تبریک بگویید و سلام کنید، که پیامبر خدا(ص) به من چنین فرمان داد. (6)
عواملی که فشار قبر را کاهش می دهد
مؤمن باید بیم و امیدش به خدا در یک سطح باشد. اگر ترسش از عذابهای الهی بیش از حد باشد از رحمت خداوند مأیوس میشود و به اصطلاح عوام میگوید آب که از سر گذشت چه یک وجب و چه صد وجب.
از طرفی اگر امیدش به فضل و رحمت الهی بیش از اندازه باشد، امن از مکر الهی پیدا میکند و از جانب دیگر سقوط میکند و انگیزهای برای انجام اعمال نیک و پسندیده پیدا نمیکند درحالیکه خداوند کریمتر از آن است که بندهی ضعیف و ذلیل را عذاب کند. در نتیجه به هر عمل ناشایستی تن داده و باز دم از فضل و کرم و لطف و رحمت خدا میزند.
در همین راستا حضرت پیامبر عظیمالشأن اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمود: «اگر اندازهی رحمت خدا را میدانستید هر آیینه بر آن تکیه میکردید و جز اعمال اندکی انجام نمیدادید و اگر میزان غضب و خشم خدا را میدانستید گمان میکردید که دیگر نجات نخواهید یافت.»(1)
ولی بنا بر فرمایش امام صادق (علیه السلام): «هیچ بندهی مؤمنی نیست مگر آن که در قلبش دو نور وجود دارد نور خوف (از عذاب الهی) و نور امید (به رحمت پروردگار) که اگر هر یک را با دیگری بسنجد از آن زیادتر نخواهد بود» (2) یعنی هر دو به یک میزان خواهند بود.
انسان تا به امروزَش عوالم مختلفی را پشت سر نهاده و عالمهای دیگری را در پیشرو دارد، انسان با مرگ از عالم دنیا به جهان آخرت منتقل میشود که آخرت هم ابتدایش «عالم برزخ» و انتهایش که بعد از برپایی قیامت کبری است بهشت یا دوزخ میباشد.