نجوای عاشقانه امام سجاد (ع)
امام سجاد (ع) در دعای دیگری از صحیفه سجادیه می فرماید: بارخدایا مرا با قرار دادنم در گردونه طاعت از هر اندیشه خلاف بازدار، تا چیزی را که تو نمیپسندی نپسندم و چیزی را که از آن خشنودی ناپسند ندارم.
دعای بیست و یکم امام سجاد (ع) چون برنامهای او را اندوهگین میساخت
الهی
ای کفایت کننده تنهای ناتوان و ای نگهبان از حادثه ترسناک، خطاها مرا به
تنهایی کشانده و یار و یاوری با من نیست و از تحمل خشمت ناتوان شدهام و
پشتیبانی ندارم و در معرض ترس لقای توام و برای ترسم آرامبخشی نیست، اگر
بیمم دهی چه کسی مرا ایمنی دهد؟ و اگر تنهایم گذاری کیست که مرا یاری دهد؟ و
اگر ناتوانم سازی چه کسی توانم دهد؟
الهی، پرورده را جز پروردگار
پناه ندهد و مغلوب را جز غالب امان نبخشد و مطلوب را جز طالب یاری نکند و
ای خدای من همه این وسایل به دست توست و گریز و پناه هم به سوی توست، پس بر
محمد و آلش درود فرست و گریزم را به پناه خود بر و حاجتم را برآور.
الهی
اگر روی کریم خود را از من بگردانی، یا مرا از فضل بزرگت بینصیب کنی، یا
روزیت را از من دریغ ورزی، یا رشته پیوندت را از من بگسلی، راهی برای
دستیابی به هیچ یک آرزوهایم جز وجود تو نخواهم یافت و بر آنچه پیش توست جز
به کمک تو دست نخواهم یافت، زیرا که من بنده تو و در قبضه قدرت توام،
اختیارم به دست توست، با فرمان تو مرا فرمانی نیست.
حکم تو بر من
جاری است و قضایت در حق من براساس عدل است و مرا قدرت خروج از قلمرو سلطنت
تو نیست و بر تجاوز از قدرتت قدرت ندارم و قادر بر جلب محبتت نیستم و به
خشنودیت نتوانم رسید و به آنچه نزد توست دست نخواهم یافت مگر به سبب طاعت و
فضل و رحمت تو.
الهی شب را صبح کردم و روز را به شب بردم درحالی که
بنده ذلیل توام، که جز به کمک تو بر جلب نفعی و دفع زیانی قدرت ندارم، من
در حق خودم به این خواری و زمین گیری شهادت میدهم و به ضعف قوت و کمی
تدبیر خود اعتراف میکنم، پس به آنچه به من وعده دادهای وفا کن و آنچه را
عنایت فرمودهای برایم کامل ساز، زیرا که من بنده بینوا، زار، ناتوان،
دردمند، خوار، بیمقدار، فقیر، ترسان و پناهنده به توام.
بارخدایا
بر محمد و آلش درود فرست و مرا از یاد خودت در آنچه به من عطا کردهای
گرفتار فراموشی مکن و از احسانت در آنچه به من مرحمت کردهای غافل مساز و
از اجابت دعایم گرچه به تاخیر افتد نومیدم مکن، چه در خوشی باشم یا ناخوشی،
در سختی یا رفاه، در سلامتی یا بلا،در شدت حاجت یا آغوش نعمت، در دارایی
یا تنگدستی، در فقر یا توانگری. بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست و چنان
کن که ثنای تو گویم و مدح تو کنم و در تمام احوال چنان به سپاس تو برخیزم
که به آنچه از دنیا نصیبم کنی خوشحال نشوم و بر آنچه مرا در دنیا از آن
محروم میداری غمگین نگردم و خانه دلم را جلوهگاه تقوا قرار ده و بدنم را
به کاری وادار که مقبول تو باشد و مرا با قرار دادنم در گردونه طاعت از هر
اندیشه خلاف بازدار، تا چیزی را که تو نمیپسندی نپسندم و چیزی را که از آن
خشنودی ناپسند ندارم.الهی بر محمد و آلش درود فرست و قلبم را خلوتگه محبت
خود ساز و به یاد خود مشغول دار و به خوف و هراس از خود نشاط بر عملش ده و
به رغبت به سوی خود نیرومندش ساز و به سوی طاعت خود تمایلش ده و در
خوشایندترین راه های به سوی خودروانش ساز و در تمام دوره زندگیم این قلب را
به رغبت در آنچه نزد توست رام گردان و تقوایت را از دنیا توشهام کن و کوچ
مرا حرکت به سوی رحمتت قرار ده.
ورودم را به سر منزل رضای خود مقرر
فرما و در بهشتت جایم ده و مرا قدرتی کرامت کن که به سبب آن تمام بارِ
خشنودیت را بر دوش کشم و فرارم را به سوی خودت و رغبتم را به آنچه نزد توست
قرار ده و لباس وحشت از شرار خلقت را بر دلم بپوشان و انس به خودت
و
دوستانت و اهل طاعتت را به من ارزانی دار و برای هیچ فاجر و کافری بر من
منت و نعمتی قرار مده و روی نیازم را به طرف آنان مکن، بلکه آرامش دل و
راحت جان و بینیازی و انجام گرفتن کارهایم را بر عهده خود و گزیدگان خلقت
واگذار.
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست و مرا همنشین آنان قرار
ده و مرا یار آنان قرار ده و بر من منت گذار که شوقم متوجه تو باشد و برایت
چنان کنم که دوست داری و میپسندی، زیرا که تو بر همه کاری توانایی و این
همه بر تو آسان است.