««کنگاور نیوز»»

کنگاور نیوز روایت فریاد کردن دوروی یک سکه است،گم شده ی همیشه ی انسان:حقیقت

««کنگاور نیوز»»

کنگاور نیوز روایت فریاد کردن دوروی یک سکه است،گم شده ی همیشه ی انسان:حقیقت

علی مطهری:

غربی‌ها از حرف‌هایم خوشحال میشوند/من هم درفتنه مقصربودم  

 

علی مطهری گفت: موسوی و کروبی اشتباهاتی را مرتکب شدند و اقداماتشان مورد پسند آمریکا و اسرائیل قرا گرفت. غربی‌ها از هر انتقاد و مخالفتی، چه درست و چه غلط، حمایت می‌کنند، مثل حرف‌های بنده که وقتی موضوعی را مطرح می‌کنم، آنها خوشحال می‌شوند.
به گزارش  فارس ، بخش دوم گفت‌وگوی ۳ ساعته و جنجالی علی مطهری با خبرگزاری فارس به شرح زیر است:

* فارس: سوال بعدی ما در خصوص نهضت آزادی است. آیا شما نظر ابراهیم یزدی را مبنی بر اینکه نامه امام (ره) درباره مؤسسه حفظ و نشر آثار امام (ره) دست‌خط حاج‌احمد است، قبول دارید؟
-مطهری: نمی‌دانم. اطلاعاتم کافی نیست. امام (ره) در آنجا چه می‌گوید؟

* فارس: امام (ره) در آن نامه گفته‌اند که مؤسسه حفظ و نشر آثار هر چه را که تأیید کند، حتما از جانب بنده بوده است. سال ۶۶ محتشمی‌پور به امام(ره) نامه می‌نویسد و در آن از ایشان می‌پرسد که نهضت آزادی را به انتخابات راه بدهیم یا خیر؟ که امام در پاسخ می‌نویسند "فرزندان عزیز بازرگان از منافقین بدتر هستند و صلاحیت هیچ کاری را ندارند و کاری نباید به آنها داد "، این سؤال از این جهت مطرح می‌شود که شما گفتید ما با نهضت آزادی خوب برخورد نکردیم، در حالی که آنها ماهنامه داشتند، کنگره برگزار می‌کردند، ابراهیم یزدی در انتخابات همراه بهزاد نبوی بود و حتی آنها در حمایت از کروبی بیانیه دادند و از تریبون روزنامه‌های اعتماد ملی و کارگزاران نیز استفاده می‌کردند.بنابراین برخورد بد با آنها کجا بود؟


-مطهری: فرض کنید نظر امام (ره) این بوده که اعضای نهضت آزادی در آن روز مسئولیتی نگیرند، اما ملاک وضع امروز آنهاست و باید دید آیا هنوز همان افکار و مواضع را دارند یا خیر. ثانیا مگر مخالف نباید در بیان عقاید خود آزاد باشد؟ شما می‌گویید آزاد هستند. اما آنطور که باید آزاد نبوده‌اند و نشریه آنها دائم بسته می‌شد. خود شما می‌گویید در روزنامه اعتماد ملی و کارگزاران مطالب خود را بیان می‌کردند، پس روزنامه مستقل نداشتند.

* فارس: خوب به دلیل آن بود که خط قرمزها را زیر سوال می‌بردند.
-مطهری: بنده در هیئت نظارت بر مطبوعات هستم؛ الان فضا خوب است و تندروهای آن دوره نیستند. نشریه "نسیم بیداری " گرایش نهضت آزادی دارد و درباره عقاید بازرگان، مسائل تاریخی و آیت الله منتظری مطلب چاپ می‌کند. برخی می‌گویند همین که از آقای منتظری نام برده است، باید تعطیل شود ولی ما مانع می‌شویم.

* فارس: اما گفته میشود نشریه " ۹ دی " به دلیل انتقاد از رئیس مجلس توقیف شده است؟.
-مطهری: نه، آن نشریه به دلیل چاپ کاریکاتور یک روحانی و موارد دیگر توقیف شد.

* فارس: آقای مطهری! آن کاریکاتور که بهانه بود و بحث اصلی مربوط به انتقاد از آقای لاریجانی است.
-مطهری: خیر، اصل قضیه کاریکاتور روحانیت و اتهام زنی‌ها بود.

* فارس: آیا به همان شدت که با رسانه‌های ارزشی برخورد می‌شود با سایر رسانه‌ها هم می‌شود. روزنامه ایران توقیف شد و هنوز بحث شلاق خوردن کاوه اشتهاردی مطرح است.
-مطهری: آن مربوط به شاکی خصوصی است نه هیئت نظارت بر مطبوعات. نشریه ۹ دی، عکس آقای اکرمی را چاپ کرد و زیر آن نوشت "مردم توجه کنند کسانی که با نام اصولگرایی وارد مجلس می‌شوند و از یاران فتنه هستند دیگر نباید رأی بیاورند " آنها عکس یک سید روحانی شریف را چاپ کرده و به او یار فتنه گفتند در حالی که حق چنین کاری را نداشتند. آنها در صفحه اول خود عکس آقای صانعی، رجوی و گوگوش و افراد دیگری را در کنار هم به عنوان اصحاب فتنه، چاپ کردند.

* فارس: خوب مگر مواضع آقای صانعی با گوگوش یکی نیست؟
-مطهری: خیر، یکی نیست. فرضاً در یک مورد مواضع افرادی یکی باشد دلیل نمی‌شود که همه آنها را به یک چوب برانیم. بالاخره عده‌ای از آقای صانعی تقلید می‌کنند. به صرف اینکه وی منتقد است نباید این گونه رفتار کرد. وی عالم بزرگ و باسوادی است. به هر حال برخورد با ۹ دی استثنا بود و نظیر آن خیلی کم اتفاق می‌افتد و ممکن است رفع توقیف شود.

*فارس: خوب نشریات دیگر هم (مثل نشریات نهضت آزادی) بعد از توقیف باز می‌شد.
-مطهری: نه، آنها به محض اینکه انتقادی می‌کردند، تعطیل می‌شدند. فرضاً امام (ره) گفته‌ باشند به نهضت‌آزادی‌ها برای همیشه پست ندهید، اما افرادی که منتقد و مخالف نظام هستند حق اظهارنظر دارند، ما این حق را به آنها به طور کامل ندادیم در حالی‌که آنها نظام جمهوری اسلامی را قبول داشتند.

* فارس: با همین مبانی فعلی‌شان؟
-مطهری: بالاخره نظام را قبول دارند و در راه تحقق آن زندان‌ها تحمل کرده‌اند هر چند ممکن است انتقاداتی به عملکرد ما و حتی به اصل ولایت فقیه داشته باشند.

* فارس: اما آقای سحابی سال ۸۷ در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت که ما نظام و جامعه اسلامی را قبول نداریم اما در عین حال ثبات آن را ترجیح می‌دهیم و مبارزه نمی‌کنیم.
-مطهری: خیلی خوب! حالا چنین افرادی هستند، حق دارند حرف بزنند یا خیر؟

* فارس: حق دارند، کسی هم مانع آنها نشده است کما اینکه در سال ۸۸ بیانیه دادند و کار انتخاباتی کردند. در حالی که امام (ره) گفتند "نهضت آزادی صلاحیت هیچ کاری را ندارد " اما آنها بیانیه دادند و از موسوی حمایت کردند.
-مطهری: اشکال همین است؛ شما فکر کرده‌اید چون این افراد مخالف هستند پس دیگر باید بروند بمیرند!

* فارس: نه، ما این را قبول نداریم. می‌گوییم آنها آزادی داشتند. از شما می‌پرسیم برخورد بد با آنها کجا صورت گرفت؟
-مطهری: آزادی برای آنها در حد مطلوب نبوده است.

* فارس: حد مطلوب از نظر شما چیست؟
-مطهری: مثلا آنها می‌خواستند سالگرد بازرگان را برگزار کنند، اجازه ندادیم. آزادی همین است دیگر.

* فارس: آقای مطهری! مگر موضع آنها بعد از انتخابات با مسعود رجوی متفاوت بود که حالا باید به آنها اجازه چنین کاری داد؟ در روزهای پس از انتخابات مسعود رجوی به آنها پیام داد که مقاومت اشرف‌نشان خود را ادامه دهید و بر همین اساس نهضت آزادی بیانیه داد که تا دمار این حکومت جور را در نیاورده‌اید، از پای ننشینید.
-مطهری: اولا ممکن است مقصودشان از حکومت دولت باشد، ثانیا از چه طریق گفتند " تا دمار حکومت را در نیاورده‌اید از پای ننشینید؟ " از راه مسلحانه یا فعالیت مدنی؟

* فارس: براندازی مگر چیست؟
-مطهری: کسی که دولت و حتی نظام را قبول ندارد و دوست دارد ساقط شود اما در عین حال از راه مسالمت‌آمیز و انتخابات وارد می‌شود با کسی که قیام مسلحانه می کند متفاوت است.

* فارس: آنها در بیانیه‌های خود به هیچ‌عنوان بحث‌های مدنی را مطرح نمی‌کردند. وجه مشترک تمام آنها این است که زیر بار قانون نمی‌روند.
-مطهری: اتفاقا حرف آنها هم همین است که دولت زیر بار قانون نمی رود. مشخصه نهضت آزادی حتی قبل از انقلاب همین بوده است که معتقد به مبارزه مدنی بوده‌اند نه مبارزه مسلحانه. رجوی در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ اعلام قیام مسلحانه کرد، لذا رفتار آنها با نهضت آزادی تفاوت دارد.

* فارس: اما برانداز هستند. قبول دارید؟
-مطهری: نمی‌دانم.

* فارس: خودشان اقرار کردند مگر نشنیدید؟.
-مطهری: یک بیانیه و اطلاعیه که در آن هیجان انتخابات داده‌اند که دلیل نمی‌شود. باید مشی کلی آنها را دید.

* فارس: پس با این معیار شما، آقای احمدی‌نژاد هم در مناظره به‌دلیل هیجان آن، یک موضوعی را مطرح کرد!
-مطهری: احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور کاندیدا و تهمت دزدی به افراد غایب در مناظره تلویزیونی زد و این عواقب بدی برای نظام داشت. این با صدور یک بیانیه توسط یک گروه سیاسی منزوی خیلی متفاوت است. درباره نهضت آزادی هم هرگاه آنها نیروهای مسلح خود را به خیابان آوردند، اقدام مسلحانه می‌شود.

* فارس: یعنی با کلاشینکف و ژ۳ به خیابان بیایند؟
-مطهری: بله، با سلاح.

* فارس: مگر حکومت مرده است که آنها با سلاح به خیابان بیایند؟
-مطهری: مگر مجاهدین خلق این کار را نکردند؟

* فارس: مگر معنای اقدام مسلحانه این است که حتماً باید با کلت و کلاشینکف به خیابان آمد؟ پس چرا سال ۸۸ بسیجی‌ها و مردم به شهادت رسیدند؟
-مطهری: در یک آشوب و شورش اجتماعی هر اتفاقی ممکن است بیفتد. در این مواقع، از طرفی بزهکاران و لات‌ها و از طرف دیگر مخالفان مسلح نظام فعال می‌شوند.

*فارس: بستر این اقدامات را چه کسی فراهم کرد؟
-مطهری: بستر آن را ما فراهم کردیم که مجوز تجمع ندادیم.

* فارس: مگر قانون مرجع نباید حکم کند که مجوز داده شود یا خیر؟
-مطهری: بله

* فارس: مجری تشخیص داده که نباید مجوز دهد.
-مطهری: حرف ما هم همین است که با توجه به آن شرایط خاص، مجری اشتباه کرد. باید رعایت حال جامعه را می‌کردند.۲ـ۳ میلیون از مردم عادی در تهران گفتند که تقلب شده و اکثر آنها کاری به موسوی و کروبی نداشتند. عده زیادی اعتراض داشتند، آنها را باید چه کار می‌کردیم؟ آیا باید با باتوم می‌زدیم؟

* فارس: به نظر شما وقتی به پایگاه مسلح بسیج حمله می‌کنند باید از آنها تبلیغ کنیم؟! اگر به مجلس حمله می‌کردند باز هم این حرف‌ را می‌زدید؟
-مطهری: اگر مجوز داده می‌شد آن اتفاق نمی افتاد. باید به‌ آنها مجوز تجمع می‌دادند تا مثلا به مصلی بیایند و شعار دهند. آن وقت باید از آنها سئوال می‌شد که حرف حساب شما چیست و تلویزیون هم آن را پخش می‌کرد. حتی باید موسوی و کروبی را هم به تلویزیون می‌آوردند تا حرف خود را درباره تقلب ثابت کنند و در مقابل، پاسخ داده می‌شد.
اگر چند بار اجازه تجمع داده می‌شد، آنها ریزش می‌کردند و در آخر مثلا صد هزار نفر باقی می‌ماند که قصدشان تخریب و آتش زدن بود، آن وقت با آنها برخورد جدی می شد. اما من از روز اول دیدم که با باتوم مردم را می‌زدند.
ما به موضوع، امنیتی و اطلاعاتی نگاه کردیم نه سیاسی و اجتماعی، و براساس شنودها برخورد کردیم. در حالی که باید مردم عادی را آرام می‌کردیم تا آنها کنار بروند. در واقع حساب مردم عادی را از حساب سران بحران جدا نکردیم.

* فارس: رسانه ملی از موسوی خواست که در تلویزیون صحبت کند اما وی گفت من فقط برنامه زنده می‌خواهم و مناظره هم نمی‌کنم.
-مطهری: چه زمانی چنین حرفی زد؟

* فارس: همان روزهای اول پس از انتخابات.
-مطهری: بنده در روزهای اول بحران بارها به آقای ضرغامی گفتم که اجازه دهید آنها خودشان بیایند صحبت کنند، آنها حرفی ندارند، می‌توانید از این طریق جواب آنها را هم بدهید. صداوسیما تعلل کرد. بعد از آنکه دو هفته گذشت و اوضاع به هم ریخت، تازه به این فکر افتادند که از آنها دعوت کنند و موسوی گفت من مناظره نمی‌کنم.

* فارس: حرف‌های ما مبنی بر نیامدن موسوی به تلویزیون مستند به نشست خبری ضرغامی در آبان ۸۸ است که گفت "ما همان هفته اول به موسوی و کروبی گفتیم که بیایید اما آنها گفتند که مناظره نمی‌کنیم و فقط برنامه زنده می‌خواهیم ". شما رئیس صدا و سیما بودید این کار را می‌کردید؟
-مطهری: بله، در آن شرایط این کار را می کردم و بعد هم پاسخگوی عملکرد خود بودم. بنده به ضرغامی گفتم که اجازه دهید این آقایان حرف بزنند اما آنقدر در این کار تأخیر شد که بعد از دو هفته آنها هم دیگر نیامدند.
اصلا فرض کنید این آقایان به اسرائیل وصل بودند، اما موضوع اصلی در آن زمان آرام کردن و اقناع مردم بود که فکر می کردند واقعا تقلب شده و کاری به شنودها وغیره نداشتند. ما همان‌طور درباره مردم معترض قضاوت کردیم که به موسوی و کروبی نگاه می‌کردیم.

* فارس: این‌طور نبود. رسانه ملی بین اغتشاش‌گران و طرفداران موسوی این تفکیک را انجام می‌داد و در اخبار تصریح می‌کرد که ۴۰ میلیون در انتخابات شرکت کرده‌اند اما در تجمع‌ها تعدادی آشوب آفریدند، یعنی اسمی از ۱۳ میلیون برده نمی‌شد.
-مطهری: ولی در این کار خودش موفق نبود و برداشت مردم این بود که آنها را برانداز و اغتشاش‌گر می‌خوانند.اگر به آنها اجازه تجمع می‌دادیم و حفظ امنیت آن را طبق قانون به خودشان می‌سپردیم بحران راحت‌تر و زودتر فروکش می‌کرد.

* فارس: با این طرز تفکر دوباره آنها می‌توانستند ادعا کنند که نظام مجوز صوری داد و از ما کشته گرفت.
-مطهری: گاهی باید با این گونه اقدامات، طرف مقابل را خلع سلاح کرد. نیت قلیلی از آنها آشوب بود اما این امر برای مردم آشکار نبود. بنابراین اگر یک بار مجوز می‌دادیم و آنها آشوب می‌کردند، آن زمان مردم خودشان متوجه اهداف این افراد می‌شدند. مگر امام(ره) با مجاهدین چگونه برخورد کرد؟ در حالی که آنها به امام و انقلاب ناسزا می‌گفتند، برخوردی با آنها صورت نمی‌‌گرفت و روزنامه‌شان را توزیع می‌کردند. تا زمانی که آنها مسلحانه به خیابان آمدند. امام(ره) آنقدر صبر کردند تا مردم خودشان خواستار سرکوب مجاهدین خلق شدند.

* فارس: اما پیش از آنکه آنها اقدام مسلحانه کنند، امام جبهه ملی را مرتد اعلام کردند.
-مطهری: آن به خاطر انکار حکم قصاص به عنوان ضروری دین بود که حکم فقهی آن ارتداد است.

* فارس: اگر عده‌ای بخواهند با نیت آشوب وارد مجلس شوند، چه باید کرد؟
-مطهری: باید جلوی آنها را گرفت.

* فارس: خوب پلیس هم جلوی آشوب‌گران را گرفت!
-مطهری: همه آنها آشوبگر نبودند. باید این امر نهادینه شود که گاهی به معترضان گوناگون اجازه تجمع و اظهارنظر و شعار دادن بدهیم و فورا آنها را برانداز و مخالف اسلام معرفی نکنیم.

* فارس: آیا درست است که به آنها مجوز بدهیم تا هر کجا را که خواستند، تخریب کنند؟
-مطهری: مجوز حساب و کتاب دارد؛ در مکان خاص و با گرفتن تعهدات لازم انجام می‌شود. اما پس از انتخابات ترس بی‌جا وجود داشت و همین امر موضوع را بدتر کرد. اگر تصمیم به صدور مجوز بود طبعاً
از موسوی، کروبی و خاتمی امضاء گرفته می‌شد که امنیت را خودشان در تجمعات حفظ کنند. آن زمان اگر آشوب می شد، مردم به ‌سمت ما می‌آمدند. اما متأسفانه به‌جای آنکه آنها را خلع سلاح کنیم، در موضع مظلومیت قرار دادیم.

* فارس: آقای مطهری شما در راهپیمایی‌های بعد از انتخابات حضور داشتید؟
-مطهری: نه، حضور نداشتم. بنده در روزهای اول این بحران چون با مترو به منزل می‌رفتم و از ایستگاه حقانی تا منزل را در خیابان میرداماد پیاده می‌رفتم، از بین بسیجی‌ها و معترضان عبور می‌کردم. جالب است که دو طرف به من احترام می‌گذاشتند و قاعدتاً این به‌خاطر شهید مطهری بود.

* فارس: راز حمله مشترک شما و اکبر گنجی و سروش به سپاه، بسیج و نیروهای امنیتی چیست؟ آنها نیز دقیقاً همین حرف شما را می‌زدند.
-مطهری: حمله‌ای در کار نبوده تا مشترک با این افراد باشد. ثانیاً ما باید به گفته توجه داشته باشیم نه به گوینده. برخی حرف‌های آنها واقعاً درست بوده است. مگر هر حرفی که اکبر گنجی بزند، غلط است؟ ما خودمان باید اولین افرادی باشیم که برای اصلاح کژی‌ها اقدام می‌کنیم قبل از آنکه امثال اکبر گنجی یا شیرین عبادی بگویند. ثالثا بنده کی به سپاه حمله کردم؟

*فارس: روز رأی اعتماد به وزیر نفت در مجلس.
-مطهری: آن که حمله نبود. این یک اصل کلی است، وقتی سپاه تبدیل به بنگاه اقتصادی و سیاسی شود دیگر سپاه نیست.

*فارس: اگر این اصل برای شما مبنا است پس چرا دامادتان، علی لاریجانی، در عین حال که رئیس صدا و سیما بود، سردار سپاه هم محسوب می‌شد؟
-مطهری: ایشان قبلاً در وزارت دفاع خدمت می‌کرد و هیچ‌گاه پاسدار رسمی نبوده است.

*فارس: شما در انتخابات ۸۸ از فرمانده اسبق سپاه برای ریاست جمهوری حمایت کردید؟.
-مطهری: پاسدار استعفا دهد یا بازنشسته باشد، مشکلی ندارد.

* فارس: چرا شما روز رأی اعتماد به وزرا درباره آقای قاسمی گفتید که نمی‌شود از آنها، وزرای سپاهی، سوال کرد؟ مگر مجلس از صفار هرندی و فتاح سوال نمی‌کرد؟
-مطهری: من گفتم سئوال و استیضاح چنین وزرایی سخت می‌شود چون به نوعی سئوال از سپاه است. بنده طبق یک اصل کلی گفتم که سپاه نباید وارد سیاست شود.

* فارس: به نظر می‌رسد دیدگاه‌های شما تغییر کرده است.
-مطهری: نه؛ دیدگاه‌های بنده از اول همین بوده است. من مخالف هستم که سپاه این گونه وارد مسائل اقتصادی و سیاسی شود و در واقع دولتی شود. باید استقلال سپاه حفظ شود. سپاه متعلق به کل نظام و کل مردم است. البته نظامی بودن وزیر دفاع روشن است که مانعی ندارد. نظامی بودن وزیر کشور نیز به خاطر ارتباطش با نیروی انتظامی می‌تواند به نوعی توجیه شود. اما سایر وزارتخانه ها توجیهی ندارد.

*فارس: اما تمام وزرایی که سابقه سپاهی بودن دارند، با رأی نمایندگان روی کار آمدند.
-مطهری: در حالی که عضو سپاه هستند نباید وزیر شوند.

*فارس: مگر عضو سپاه بودن به‌قول آقای لاریجانی، گناه نابخشودنی است؟
-مطهری: این ربطی به حرف من ندارد.

*فارس: آیا درست است که لاریجانی به شما گفته است با وزیر نفت مخالفت نکنید؟
-مطهری: ایشان دو سه نفر را فرستاد که من صحبت نکنم ولی من قبول نکردم.

*فارس: از نظر شما چرا شخصی که فساد اقتصادی و سیاسی نداشته باشد، نباید وارد امور اجرایی شود؟
-مطهری: چون تا زمانی که عضو سپاه است، نباید وارد دولت شود.

*فارس: مگر در زمان امام (ره) بسیاری از افراد سپاه کار اجرایی نمی‌کردند؟
-مطهری: کار اجرایی با وزارت فرق می‌کند.

*فارس: چه فرقی؟
-مطهری: در وزارت قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی پیوند می‌خورد و احتمال فساد افزایش می‌یابد در حالی که باید زمینه‌های فساد را از بین برد.

* فارس: پس چرا در زمان امام (ره) سپاه، دولت موقت را اداره می‌کرد؟
-مطهری: دولت موقت را مهندس بازرگان اداره می کرد. شاید سپاه در معرفی افراد به او کمک کرده باشد. در فضای اول انقلاب، همه مسائل اضطراری بود.

* فارس: مگر در حال حاضر کشور با بیشترین تحریم‌ها مواجه نیست؟
-مطهری: اتفاقاً وقتی کشور تحریم است نباید فردی نظامی وزارت نفت را بر عهده گیرد.

* فارس: اما مجلس با رأی قاطع نمایندگان این وزیر پیشنهادی دولت را پذیرفت.
-مطهری: امثال بنده هم مخالفت کردیم تا در تاریخ ثبت شود. در زمان سازندگی، وزارت اطلاعات وارد مسائل اقتصادی شد و بسیاری از آنها فاسد شدند و کار به قتل‌های زنجیره‌ای رسید. سپاه را باید از این لغزشگاه ها حفظ کنیم، ممکن است دچار همان سرنوشت شود.

* فارس: یعنی شما این امر را پیش‌بینی می‌کنید؟!
-مطهری: آنها با ورود به مسائل اقتصادی و سیاسی ماهیت و شخصیت خود را از دست می‌دهند.

* فارس: با این استدلال شما آیا صفارهرندی و فتاح پس از وزارت تغییر شخصیت دادند؟
-مطهری: سپاه به عنوان یک شخصیت حقوقی را عرض می‌کنم. بحث روی افراد نیست. در حال حاضر سپاه در خصوص کمیته ۷ + ۸ هم نظر می‌دهد.

* فارس: سپاه چه زمانی در خصوص ۷ + ۸ نظر داد؟
-مطهری: پشت پرده نظر می‌دهد که با فلان فرد موافق نیستیم.

* فارس: شما وقتی می‌خواهید وارد مصادیق شوید، می‌گویید پشت پرده است! می توانید پشت پرده ها را ثابت کنید؟
-مطهری: سپاه با فلان نماینده جبهه پیروان امام و رهبری در کمیته ۷ + ۸ مخالفت می‌کند، در حالی که ربطی به آنها ندارد. سپاه نباید سیاسی شود. پیوند قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی در یکجا موجب فساد می‌شود، این را مطمئن باشید، مگر آنکه شخص معصوم باشد. تقوا به تنهایی کافی نیست.

* فارس: پس با این استدلال، ولایت فقیه هم باید از نظر شما زیر سوال برود.
-مطهری: ولی‌فقیه حاکم و مجری نیست، بلکه ناظر است و ولایت ایدئولوژیک دارد تا حکومت از مسیر اسلام خارج نشود. حاکم و مجری رئیس‌جمهور و دولت است. علاوه بر این، از همین جهت مجلس خبرگان رهبری تأسیس شده و بر کار رهبر نظارت دارد.

* فارس: اما ولی‌فقیه صرفاً ناظر نیست، بلکه حکم حکومتی و ولایت مطلقه دارد.
-مطهری: احکام حکومتی موارد خاص و نادر است، ممکن است چند سال یک بار باشد.

* فارس: آقای مطهری! شما گفته بودید که اگر نتوانم "سوال از رئیس جمهور " را مطرح کنم، برای دوره نهم مجلس نامزد نمی‌شوم، بنابراین با این روند نامزد نمی‌شوید؟
-مطهری: به عنوان مثال گفتم. حرف من این بود که اگر مجلس نتواند کارهای بزرگ مانند سئوال از رئیس جمهور را انجام دهد و نتواند دولت را وادار به تمکین از قانون کند، دیگر ارزش نمایندگی ندارد.

*فارس: یعنی بزرگ‌ترین کار مجلس از نظر شما سؤال از رئیس جمهور است؟ طرح نظارت در اولویت نیست؟
-مطهری: خیر، سؤال و مبارزه با قانون گریزی مهم‌تر است.

* فارس: مجلس در حال حاضر به دلیل نداشتن نظارت دچار مشکل شده است، برخی روزها ۸۰ نماینده در مجلس غایب هستند.
-مطهری: در تمام مجالس همین‌طور است، چون برخی نمایندگان یا مأموریت هستند یا همراه رئیس‌جمهور یا وزیر در سفر. ممکن است افرادی هم برای مصاحبه یا کار دیگری در بیرون صحن باشند، مخصوصاً در زمان نطق‌های میان دستور. شما هم اگر چهار ساعت در مجلس بنشینید با آن آلودگی صوتی، سرگیجه می‌گیرید. البته صدا و سیما هم در بزرگ کردن این موضوع نقش داشته است.

* فارس: مگر نمایندگان این شرایط را نپذیرفته‌اند؟
-مطهری: اگر نماینده‌ای بخواهد چهار ساعت به طور مداوم روی صندلی‌ مجلس بنشیند، دیسک کمر می‌گیرد. اما اگر منظور شما این است که نماینده باید ساعات اضافه خود را با مردم صحبت کند، این صحبت از نظر آگاهی او از مشکلات خوب است اما اگر به معنی رفع مشکلات شخصی مردم باشد، این کار نماینده نیست. مردم معمولا به دنبال وام و اشتغال هستند و کاری از ما برنمی‌آید. تصور مردم از نمایندگان این است که مشکلات آنها را حل کنند و این اصلاً درست نیست. کار نماینده قانونگذاری و نظارت است.

* فارس: شما هدف خود را از "طرح سوال از رئیس جمهور " شکستن غرور احمدی‌نژاد عنوان کردید، آیا این برای مجلس آنقدر مهم است که شکستن غرور رئیس جمهور را بر منافع ملی ترجیح دهد؟
-مطهری: وقتی دولت می‌گوید قانون را اجرا نمی‌کنم، پس دچار غرور شده است و مجلس نمی‌تواند ساکت باشد، باید وی را در ریل قانون قرار دهد که این امر به طور طبیعی با شکستن غرور وی همراه می‌شود و در راستای منافع ملی است.

* فارس: تمام نمایندگان اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا شما را به شدت مغرور می‌دانند.
-مطهری: مغرور نه، فردی مستقل می‌دانند که همیشه حرف خود را می‌زند. اتفاقاً بسیاری از نمایندگان از اینکه بنده اهل مزاح و شوخی هستم و در مقابل حملاتی که به من می شود خونسرد هستم رضایت و گاهی اعجاب دارند.

* فارس: آقای مطهری! شما ۱۴ اسفند ۸۹ در مصاحبه با خبر آنلاین گفتید "هاشمی باید خواستار اجرای عدالت باشد و کارهای غیرقانونی را محکوم کند که همین کار را نیز انجام داده است. "، آیا هنوز با وجود مفتوح بودن پرونده مهدی هاشمی و عدم بازگشت وی، از این اظهارات دفاع می‌کنید؟
-مطهری: هاشمی خواستار این است که مهدی هاشمی بیاید و محاکمه هم بشود

* فارس: اما آقای هاشمی در آذرماه ۸۸ در دانشگاه فردوسی مشهد گفت: "من خودم به مهدی گفتم نیا، هر گاه لازم باشد به او می‌گویم بیاید " آیا این با عدالت سازگار است که امثال تاج‌زاده در زندان باشند و مهدی هاشمی حتی بازنگردد؟
-مطهری: ایشان در آن زمان شرایط را برای محاکمه او مساعد نمی‌دیدند و حتی ترس جان او را داشتند. آنچه که من فهمیدم و از نزدیکان وی نیز شنیدم این است که آنها خواستار رسیدگی هر چه زودتر به اتهامات مهدی هاشمی هستند. چند ماه پیش یکی از نزدیکان آقای هاشمی درباره موضع خانواده خود نسبت به مهدی به بنده گفت "ما می‌خواهیم او هر چه زودتر محاکمه شود تا مسئله روشن شود اما اطمینان نداریم که کار درست و عادلانه‌ای انجام شود ".

* فارس: از نظر شما عادلانه است که مهدی هاشمی از سیستم قضایی فرار کند؟
-مطهری: اگر مسئله آنقدر حیاتی است پلیس بین‌الملل می‌تواند مهدی هاشمی را دستگیر کند.

* فارس: از نظر شما حقوقی که مهدی هاشمی از دانشگاه آزاد برای حق مأموریت خود می‌گیرد، مشروع است؟
-مطهری: من اطلاع ندارم و نمی‌دانم این موضوع به چه شکل است.

* فارس: آقای مطهری! برخی می‌گویند شما بازوی عملیاتی آقای لاریجانی در مجلس هستید، آیا این حرف را قبول دارید؟
-مطهری: روز رأی اعتماد به وزیر نفت و در موارد دیگر مشخص شده که این گونه نیست. ممکن است وی بازوی عملیاتی من باشد!

* فارس: شما لفظ "فتنه " را برای حوادث پس از انتخابات مناسب می‌دانید؟
-مطهری: لفظ فتنه به معنای لغوی آن را قبول دارم؛ فتنه پدیده‌ای اجتماعی است که باعث می‌شود حق از باطل تشخیص داده نشود. این تعریف منطبق بر حوادث پس از انتخابات بود.اما اینکه بخواهیم بگوییم حوادث فتنه از پیش طراحی شده بود، درست نیست.

* فارس: یعنی شما معتقد هستید دستگاه‌های امینتی غرب مثل سیا و موساد هیچ نظر و برنامه‌ای نسبت به انتخابات ایران نداشتند؟
-مطهری: آنها همیشه برای کشورمان برنامه دارند ولی اینکه بگوییم موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی برنامه ریزی کرده بودند و همه با سیا و موساد در ارتباط بودند، قبول ندارم.

* فارس: اما اقدامات ساختارشکنانه آنها مورد تأیید سرویس‌های اطلاعاتی غرب بود.
-مطهری: پس از اعلام نتیجه انتخابات مسئله فرق می‌کند، موسوی و کروبی اشتباهاتی را مرتکب شدند و اقداماتشان مورد پسند آمریکا و اسرائیل قرا گرفت. غربی‌ها از هر انتقاد و مخالفتی، چه درست و چه غلط، حمایت می‌کنند، مثل حرف‌های بنده که وقتی موضوعی را مطرح می‌کنم، آنها خوشحال می‌شوند.

*فارس: اما شیمون پرز گفت که سبزها سرمایه‌ اسرائیل در ایران هستند.
- مطهری: بعد از اینکه به دنبال خطای موسوی ما نیز مرتکب آن اشتباهات شدیم و مجوز تجمع ندادیم و بحران شکل گرفت، اسرائیل چنین گفت. همه ما دست به دست یکدیگر دادیم و فتنه را آفریدیم. یعنی از موسوی ، کروبی، هاشمی و خاتمی تا دولت، بنده، شما به عنوان خبرگزاری فارس، سپاه و بسیج در فتنه مقصر بودیم گرچه سهم‌ها متفاوت است.

* فارس: سهم شما در فتنه چه بود؟
-مطهری:سهم ما را که ندادند؛ اتفاقاً سهم بنده مثبت بود. روز سه شنبه پس از انتخابات که بسیاری به نتیجه شک داشتند و کسی جرأت اظهارنظر نداشت من در تلویزیون اعلام کردم هیچ تقلبی در کار نبوده است و آقای موسوی اشتباه می‌کند که فقط رأی شمال‌ تهران را می‌بیند، باید کل ایران را نگاه کند. من در فتنه نقش کنترل‌کننده داشتم و بسیاری از حرف‌های من جنبش سبز را آرام می‌کرد.

* فارس: البته آنها را خرسند هم می‌کرد.
-مطهری: خوب وقتی کسی حق را می‌گوید، آنها هم خوشحال می‌شوند.

* فارس: آیا بهتر نبود آن مطالب را خصوصی می‌گفتید؟
-مطهری: وقتی تأثیر ندارد باید عمومی گفت. بنده خیلی از مسائل را به صورت خصوصی به احمد‌ی‌نژاد و مشایی گفته‌ام اما چون به جایی نرسید، ناچار شدم علنی بگویم.

* فارس: خوب با این معادله شاید احمدی‌نژاد هم بسیاری از مسائل را به هاشمی به صورت خصوصی گفته باشد.
-مطهری: چیزی را که هنوز ثابت نشده است نباید در تلویزیون گفت.

* فارس: مگر حرف‌های شما درباره لیبرال بودن احمدی‌نژاد ثابت شده بود که علنی گفتید؟
-مطهری: امر بدیهی و چیزی که مورد اقرار طرف واقع شده است نیاز به اثبات ندارد. خود احمد‌ی‌نژاد به صورت علنی قانون عفاف و حجاب را در تلویزیون برهم زد.

* فارس: سوال بعد در خصوص کروبی است؛ وی معتقد است رژیم فعلی از رژیم شاه هم بدتر است؛ آیا شما این حرف را قبول دارید؟
- مطهری: خیر؛ این حرف بیخودی است.

* فارس: سؤال بعدی ما درخصوص تحولات منطقه و شمال آفریقاست؛ چرا شما در تحولات اخیر منطقه موضع‌گیری خاصی نداشتید؟
-مطهری: دو سه بار درباره تحولات منطقه اظهار نظر کردم، یک بار گفتم که در حمایت از مردم بحرین و دانشجویان معترض به استادیوم آزادی می‌آیم.

* فارس: اما نیامدید! منتظر شما بودیم.
-مطهری: آن طور که یادم هست باید جلسه کمیسیون مجلس را رها می کردم و نشد. در برخی موارد که همه حرف می‌زنند، دیگر نیازی نیست که حتماً‌ اظهار نظر کنم.

* فارس: اینجا بحث "انجام وظیفه " مطرح است.
-مطهری: این حرف شما درست است، اما باید دید اظهارنظر بنده چقدر تأثیر دارد. من معمولاً مواقعی صحبت می‌کنم که دیگران وارد نمی‌شوند.

* فارس: شما که ادعا دارید فتنه ۸۸ را آرام کردید، در حال حاضر هم اظهارات شما می‌تواند برای مردم بحرین مؤثر واقع شود. آنها از فرزند شهید مطهری انتظار دارند.
-مطهری: بله از این نظر مؤثر است چون اکثر آنها شهید مطهری را می شناسند، اما به عنوان یک نماینده اثر زیادی ندارد.

* فارس: شما چرا در قبال حوادث منطقه و شیعه کشی بحرین اعلام موضع نکردید؟
-مطهری: با شبکه الکوثر و الجزیره در این باره مصاحبه داشتم.

* فارس: آقای مطهری! اگر به ۱۵۰ سال قبل و به زمان مشروطه بازگردیم، آیا شما در جبهه مشروطه خواهان مشروعه‌خواه هستید یا مشروطه‌خواهان غربی؟
-مطهری: من مشروطه مشروعه را قبول دارم؛ شیخ فضل الله هم همین را می‌خواست. البته مخالفان او در بین علما مثل مرحوم آخوند خراسانی مخالف آن نبودند بلکه می گفتند ما توان آن را نداریم. در واقع شیخ در صدد آن بود که نقش علمای طراز اول در مجلس که کمرنگ شده بود احیا شود و مصوبات مجلس با شرع تطبیق داده شود. دموکراسی غربی به مفهوم مطلق آن را قبول ندارم چرا که به ناکجا آباد می‌رود زیرا ملاک را میل مردم می‌داند.

* فارس: سوال دیگر ما در خصوص مدیریت مؤسسه صدرا است که آثار شهید مطهری را منتشر می‌کند. افراد بسیاری درباره آن طرح شما که در مجلس به تصویب رسید مبنی بر اینکه دوره انحصاری انتشار کتاب‌های استاد مطهری را تمدید کرد، اعتراض دارند و انتقاد دیگر این افراد به منتشر نشدن برخی فایل‌های صوتی استاد مطهری است؛ با وجود این ضعف‌ها شما چرا اصرار دارید که انحصار آثار شهید مطهری فقط در اختیار مؤسسه صدرا قرار گیرد؟
-مطهری: این انحصار درباره آثار امام (ره) و رهبری نیز وجود دارد. آن طرح، مخصوص آثار استاد مطهری نبود بلکه حقوق ورثه همه مؤلفان و مصنفان و هنرمندان را از ۳۰ سال به ۵۰ سال افزایش داد. در مورد آثار خاص، انحصار باید وجود داشته باشد چرا که در غیر این صورت دچار تحریف می‌شود. اگر یک کتاب را قرار باشد ۵۰۰ ناشر چاپ کنند، چه کسی می‌تواند کنترل کند. اگر یک جمله یا پاراگراف را حذف کنند، چگونه می‌توان متوجه شد؟ از این رو چاپ کتاب‌های شهید مطهری باید در یک مؤسسه و تحت نظارت مرجع صالح صورت گیرد. البته بنده نمی‌گویم که نظرات شهید مطهری را فقط ما باید تفسیر کنیم و تفسیر دیگران باطل است. انحصار در مورد انتشار کارهای موضوعی درباره آثار استاد وجود ندارد.
مثلاً اگر کسی بخواهد درباره عدالت از منظر شهید مطهری کتاب بنویسد و کار موضوعی کند، آزاد است، فقط مؤسسه باید قبل از چاپ، نقل‌قول‌ها از شهید مطهری را بررسی کند. حتی ممکن است نظر شهید مطهری را در کتاب خود رد کند؛ که ما دیگر با این مسائل کاری نداریم. بنابراین متون اصلی آثار استاد مطهری در مؤسسه صدرا چاپ می‌شود و اگر این روند نباشد آثار ایشان دچار تحریف و کارهای بازاری می شود و کار بسیار خطرناکی است. ما در این باره تجربه داریم. پس از شهادت ایشان بیش از ۶۰ جلد کتاب جدید از شهید مطهری چاپ شده است که تعداد آثار ایشان را به ۹۰ رسانده است.

* فارس: یعنی هر ۶ ماه فقط یک کتاب چاپ شده است در حالی که وظیفه این مؤسسه فقط پیاده کردن فایل‌های صوتی استاد مطهری و چاپ آن بوده است.
-مطهری: پیاده کردن و تنظیم و تدوین؛ همین یک کار تخصصی است و کار آسانی نیست. اگر می‌‌خواستیم به آن شکل تنظیم کنیم، الان کار تمام شده بود؛ البته در حال حاضر حدود ۱۰ درصد از سخنرانی‌ها و درس‌های شهید مطهری چاپ نشده است و وجدان ما از بابت دقیق بودن مطالب چاپ شده راحت است.

* فارس: اگر واقعاً کتاب‌ها دقیق چاپ شده است، پس چرا روی جلد یکی از کتاب‌ها عکس بهاءالله را زده بودید، هرچند شما موضع‌گیری کردید.
-مطهری: ممکن است چنین اشتباهاتی رخ دهد. در این ۳۰ سال فقط در طرح یک جلد چنین اشتباهی رخ داد. بنده گفتم طرح جلد کتاب "نهضت های اسلامی " را تغییر دهید و پیشنهاد دادم عکس امام (ره)، سید جمال، عبده و اقبال روی جلد آن باشد. قبل از چاپ از صحت عکس عبده پرسیدم که گفتند درست است اما وقتی چاپ شد، متوجه شدیم عکس عبده متعلق به فرد دیگری است. بلافاصله آن کتاب جمع‌آوری و جلدش تغییر کرد.

* فارس: آقای مطهری شخصی می‌گفت در مصاحبه‌ای که ۱۲ سال قبل با شما داشته است، از طالبان حمایت کردید، درست است؟
- مطهری: طالبان؟!

* فارس: مبنای حرف شما این بوده که آنها چون دینی هستند نباید خیلی مورد تهاجم واقع شوند.
-مطهری: یادم نمی‌آید. فکر نمی‌کنم. شاید گفته باشم همه حرفهای آنها غلط نیست، خصوصا که در دوره اصلاحات هرگونه اهتمام نسبت به
اجرای احکام اسلام را طالبانیسم می‌نامیدند.

* فارس: آقای مطهری آیا شما برای انتخابات مجلس نهم کاندیدا می‌شوید؟
-مطهری: ۸۰ درصد احتمال دارد شرکت کنم.

* فارس: اجازه دهید صریح‌تر سوال کنیم؛ کمیته ۸+۷ که برای وارد کردن اسم شما در لیست واحد، اجماع ندارد، بنابراین بین لیست موازی اصولگرایان و لیست امثال مجید انصاری و محسن هاشمی یعنی اصلاح‌طلبان، شما کدام را ترجیح می‌دهید.
-مطهری: البته لازم نیست اجماع باشد، باید اکثریت آن ۸ نفر موافق باشند. به هر حال چه نام من در آن لیست باشد و چه نباشد ممکن است خودمان لیست جداگانه بدهیم. بستگی به شرایط دارد.

* فارس: آیا این کار از نظر شما موازی‌کاری با اصولگرایی و خلاف وحدت نیست؟
-مطهری: بنده گفتم که قائل به وحدت اصولگرایان نیستم بلکه به وحدت عقلا معتقدم. بنابراین ما می‌توانیم لیست جداگانه بدهیم. در نهایت باید ببینم چه خواهد شد. البته ممکن است به نام اصولگرایی هم لیست ندهیم. مثلاً لیستی بدهیم که مرکب از عقلا و معتدلان اصولگرا و اصلاح‌طلب باشد.

* فارس: لطفاً در خصوص مبنای برخورد شهید مطهری با التقاطی‌ها با روایتی تاریخی بفرمایید ایشان التقاط را در چه می‌دانستند و با آن چگونه برخورد می‌کردند؟
-مطهری: ایشان در جایی که احساس می‌کرد نفاق در کار است، موضع شدید اتخاذ می‌کرد، یعنی اگر احساس می‌کردند اشخاص می‌خواهند اندیشه خود را در قالب اسلام به خورد جوانان بدهند و از آیات و روایات استفاده ابزاری کنند، برخورد شدیدی داشتند. ضمن عدم همکاری با آنها نقاط انحراف فکر آنها را آشکار می‌کردند. البته آنجا که احساس می‌کردند که فردی سوء نیت ندارد و از روی حقیقت جویی و تفکر به یک فکر غلط رسیده است، با او برخورد ملایمی داشتند.

* فارس: لطفاً مثال بزنید.
-مطهری: اولین شخص در داخل کشور که در سال‌های ۴۹ ـ ۵۴ درباره مجاهدین خلق گفت ما با این گروه همکاری نمی‌کنیم، شهید مطهری بود. امام در آن زمان نجف بودند. این موضع برای اکثر انقلابیون مسلمان عجیب بود. در آن دوره بسیاری از انقلابیون موجه روحانی نیز طرفدار مجاهدین بوده و برای آنها پول جمع می‌کردند و صحبت‌های شهید مطهری درباره مجاهدین برای آنها قابل هضم نبود و تا پیروزی انقلاب نیز برای بسیاری از انقلابیون، باطل بودن مجاهدین قطعی نشده بود.
مثال گروه دوم یعنی کسانی که از روی فکر به نتیجه غلط می رسیدند مهندس بازرگان است که علی رغم انتقادات فکری شهید مطهری به او، همچنان رابطه دوستانه داشتند و حتی شهید مطهری وی را به عنوان نخست وزیر دولت موقت به امام (ره) معرفی کرد.

* فارس: با توجه به نزدیکی و هم مباحثه بودن شهید مطهری و آقای منتظری، شما اختلاف‌ شدید فکری بین آنها را ناشی از چه می‌دانید؟ با توجه به اینکه پیش از انقلاب موضع آقای منتظری درباره مجاهدین خلق همانند تفکر شهید مطهری بود اما شهید مطهری زودتر به انحراف آنها پی برد ولی مواضعی که منتظری در سال ۶۷ نسبت به مجاهدین اتخاذ کرد، درباره نوع برخورد با آنها بود.
-مطهری: اختلاف شدید فکری بین آنها نبود. شاید در جریان عملیات مرصاد اخباری درباره رفتار با منافقین داخل زندان به آقای منتظری رسیده بود که باعث اعتراض وی شد. اما این به معنای طرفداری از مجاهدین نیست.

* فارس: اما امام(ره) در نامه عزل منتظری صریحاً می‌گویند که ایشان دائماً از منافقین حمایت کرده‌اند.
-مطهری: حامی به این معنی بود که اعتراض داشت که چرا در زندانها و بازداشتگاه‌ها با منافقین این‌گونه برخورد می‌شود.

* فارس: موارد بسیاری که منتظری درباره زندان‌ها مطرح کرده بود با بازدید کمیته‌های مختلف از زندان، تکذیب شد.
-مطهری: بله؛ این احتمال وجود دارد و بنده معتقدم برخی اظهارات وی به دلیل اخباری بود که به او می‌رسید. کانالیزه شدن آقای منتظری را قبول دارم چون این مطلبی بود که قبل از پیروزی انقلاب هم شهید مطهری به او تذکر می داد. ایشان درباره رابطه نزدیک مهدی هاشمی با آقای منتظری چند بار تذکر داده بودند. جزء اولین کسانی که سید مهدی هاشمی را شناخت، شهید مطهری بود. زمانی که آنها آیت الله شمس آبادی را با عمامه‌اش خفه کردند، ساواک اعلام کرد این، کار "هدفی‌ها‌ " یعنی سید مهدی هاشمی و یارانش است اما آن زمان ‌کسی قبول نمی‌کرد و همه ساواک را عامل می‌دانستند اما پدرم می گفتند ساواک درست می‌گوید و مهدی هاشمی و گروه‌ وی این جنایت را مرتکب شده‌اند.
گاهی هم به آقای منتظری می‌گفتند، ارزش ندارد شما به دلیل اعتراض به باز شدن یک مغازه عرق فروشی در قم دو سال در زندان باشید، یک طلبه جوان هم می‌تواند این کار را بکند. شما یک فقیه هستید که بهتر است شاگرد تربیت کنید. در مجموع شهید مطهری، پخته‌تر و عمیق‌تر بودند و سادگی آقای منتظری در ایشان وجود نداشت.

* فارس: در حال حاضر شما نزدیک‌ترین فرد را از نظر اندیشه و تفکر به شهید مطهری چه کسی می‌دانید؟
-مطهری: کسی که از همه جهات شبیه ایشان باشد، نداریم اما آقای مهدوی کنی از نظر نوع نگاه به روحانیت و مسائل سیاسی، همان نگاه شهید مطهری را دارند. تأکید بر روی روحانیت و تقویت این نهاد و نیز دولتی نشدن آن، جزء دیدگاه‌های مشترک آقای مهدوی کنی و شهید مطهری است.
در شورای انقلاب نیز نگاه ایشان در برخورد با مجاهدین خلق و کمونیست‌ها و نوع فعالیت روحانیت، نزدیک‌ترین دیدگاه به شهید مطهری بود. اما از نظر سبک و روانی بیان مطالب فلسفی، آقای مصباح به ایشان شباهتی دارد. از نظر بینش اجتماعی و روشنفکری و اهمیت دادن به نسل جوان و تأکید بر اقتدار علمی جامعه اسلامی و نوع نگاه به دنیای اسلام و بیداری اسلامی، رهبر انقلاب به شهید مطهری شباهت دارند.

* فارس: برادرتان آقای مجتبی مطهری، ۳ ماه پیش در مصاحبه‌ای گفتند که "پدر ما را پامنبری‌های موسوی‌خوئینی‌ها کشتند، چون او تفسیر مارکسیستی از قرآن داشت "، چقدر این مسئله را قبول دارید؟
-مطهری: در اینکه اکبر گودرزی، رهبر گروه فرقان و افرادش مدتی در مسجد نیاوران حضور داشتند و پای تفسیر آقای موسوی‌خوئینی‌ها می‌نشستند، تردیدی نیست. اما اینکه آنها چقدر از افکار ایشان تاثیر گرفتند، روشن نیست. نمی‌توان گفت حتما گروه فرقان افکار خود را از موسوی خوئینی‌ها گرفته است، چرا که آنها در مکان‌های مختلفی حضور داشتند، مدتی در مسجد قبا، مسجد خمسه قلهک و محله رودکی تهران حاضر می‌شدند. البته در اینکه آقای موسوی‌خوئینی‌ها گاهی تفسیر‌هایی متأثر از تفکر مارکسیستی بیان می‌کرد، تردید و شکی وجود ندارد، چون داستانش را رهبر انقلاب برای بنده گفتند. زمانی که ایشان، رئیس جمهور بودند، در ملاقاتی که خدمت ایشان رسیده بودم به من گفتند یک بار که نزد شهید مطهری رفتم، ایشان از تفسیر‌های آقای محمد خوئینی ها ناراحت بودند. به بنده گفتند که به او بگویم نزد ایشان برود. چند ماه بعد که دوباره آقای مطهری را ملاقات کردم ایشان گفتند "پیغام مرا رساندید؟ " گفتم "بله " گفتند "ولی نزد من نیامد ".
این مسئله در آن زمان رایج بود و محدود به آقای موسوی‌خوئینی‌ها نبود و تفاسیر این گونه توسط دکتر پیمان و دیگران نیز صورت می‌گرفت و آنها موضوعات اسلامی را با دید مارکسیستی نگاه می‌کردند و در بسیاری از روحانیون نیز این تفکر نفوذ کرده بود. اما هنر شهید مطهری این بود که این موضوعات را به خوبی تشخیص می‌داد و گاهی این تیز‌بینی را فردی مثل شهید بهشتی هم نداشت. البته در آستانه پیروزی انقلاب یادم هست که آقای خوئینی‌ها در جلسه ای در قم که درباره مسائل انقلاب تشکیل شده بود در کنار شهید مطهری حضور داشت.

*فارس: آقای مطهری رشته شما در دانشگاه چه بود و چرا به رشته الهیات روی آوردید
-مطهری: رشته بنده ابتدا مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز بود؛ از سال ۵۵ تا ۵۸ آنجا تحصیل می‌کردم تا زمانی که پدرم ترور شد. سپس شاگردان ایشان، دوستان و خانواده از من خواستند که به تهران بیایم تا هم کنار آنها باشم و هم متولی نشر آثار شهید مطهری باشم. از این رو خود را به دانشگاه علم و صنعت منتقل کردم. دو ترم آنجا بودم که دقیقا همزمان با دوره تحصیل آقایان احمدی‌نژاد، ثمره هاشمی، محصولی، علی احمدی و حمیدزاده در آن دانشگاه بود. ثمره هاشمی ظهرها در مسجد صحبت می‌کرد.
تا این که با انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها دو سال و هشت ماه تعطیل شد. در این فاصله، قانونی در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد که گروه‌های علمی مختلف دانشگاهی امکان انتقال به یکدیگر را دارند. چون در فضای تنظیم و تدوین آثار پدر قرار گرفته بودم تصمیم گرفتم به رشته الهیات بروم. در سال ۶۵ دوره لیسانس را در دانشگاه تهران تمام کردم و بلافاصله کنکور فوق لیسانس در رشته فلسفه دادم و قبول شدم. در سال ۶۸ نیز کنکور دکتری دادم و در سال ۷۴ مدرک دکتری گرفتم و به تدریس در دانشکده الهیات که از چند سال قبل آغاز کرده بودم، ادامه دادم.

*فارس: شما جبهه هم رفتید؟
مطهری: خیر، بنده دوبار برای بازدید و سخنرانی به جبهه رفتم اما برای جنگ به جبهه نرفتم.

*فارس: این آفت آقازادگی نبود؟
مطهری: به هر حال این کمال در بنده حاصل نشد. البته فکر می‌کنم مصداق حدیث پیغمبر(ص) نباشم که فرمودند " اگر کسی جهاد نکرده باشد یا آرزوی جهاد نداشته باشد با شعبه‌ای از نفاق از دنیا می‌رود "؛ چون تمایل به این کار داشتم، هرچند نفس انسان بسیار مکار و پیچیده است. یک بار که امام(ره) گفتند همه باید به جبهه بروند، مصمم شدم و عازم حرکت بودم اما دوستان و نزدیکان به بنده اجازه ندادند و گفتند حالا که پدرتان شهید شده و شما متولی آثار ایشان هستید، به جبهه نروید.
ولی به هر حال این یک نقص است و آن کمالی که درجبهه رفته‌ها حاصل شده در امثال من نیست و از راه دیگر نیز به دست نمی‌آید. دوست دارم اگر بناست شهید شوم در مبارزه با اسرائیل باشد. چند ماه پیش در مجلس بنا شد چند نماینده از جمله بنده با کاروانی که از آسیا به غزه می‌رفت برویم و کار جدی شده بود اما مصر ویزا نداد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد