ولایتمدارانی که بیشتر از “ولی” میفهمند ؟!
# وقتی به زندگی علی(ع) مینگریم، انگار این استاد بلامنازع سخن، در زمان رسول خدا حتی صحبت کردن هم بلد نبوده!
در تمام تاریخ حتی یک مورد هم نمیتوان یافت که علی(ع) قبل از رسول خدا اعلام خطر کرده باشد و یا مثلا فرموده باشد که اسلام از فلان جبهه در خطر است، یا برای این امر بهتر است این کار را بکنیم و یا مثلا خوب است مراقب فلان گروه باشیم تا به اسلام ضربه نزنند. تاکید دارم حتی یک کلمه هم نمیتوان یافت، اما دوست و دشمن معترفند که بالاترین همیار رسول خدا، پسر ابیطالب بوده.
# از مدینه تا کربلا و از اول محرم تا ظهر عاشورا را که بنگری، حتی یک جمله نمیتوانی بیابی که عباس(ع) قبل از حسین(ع) اعلام خطر کرده باشد و یا مثلا قمربنی هاشم به پسر فاطمه(س) پیشنهاد داده باشد که فلان کار را کنیم یا مثلاً در جنگ مراقب فلان قسمت هم باشیم! اما همه میدانند که عباس بهترین یاور حسین بوده.
# اما متاسفانه در این زمان ما با ولایتمدارانی مواجه هستیم که ظاهراً بیشتر از “ولی” دلسوز اسلام و نظام هستند و حتی گمان میرود در مواردی بیشتر از “ولی” میفهمند. خوب طبیعی است ، ولیفقیه که از همه جا با خبر نیست(!) فقط برخیها با ارتباطاتی که با بچههای بالا دارند و اخبار را میدانند، میتوانند برخی چیزها را بفهمند ولی فقیه که در اوضاع و احوال نیست و صرفا برای دلخوشی ملت بوده که گفته: آرامش را حفظ کنید و مسالهی مهمی نیست. (ای …. بر سر کسی که اینگونه فکر میکند)
# مساله کاملا واضح است، دکتر احمدینژاد، با خانه نشینی مرتکب اشتباهی شده که با هیچ دلیلی قابل توجیه نیست و تاوان این اشتباه هم کم شدن اعتمادی بود که به او میشد. اما باقی حرفها برای چیست؟
همانطور که عقب ماندن مذموم است قطعا جلو رفتن هم زشت است. آیا نمیفهمند یا خود را به نفهمی زدهاند که ضد ولایت فقیه یعنی کسی که قبل از “ولی” اعلام روئیت فتنه کند؟ این کدامین نوع از ولایتمداری است که موضوعی که “ولی” آن را حرفهای سستِ هیچ و پوچ میداند شما فتنه مینامید؟ فتنهی دروغینی که بر پایهی آن اهداف خود را میرانید یا “جهالت محض” است و یا “خیانت محض”!
# حساب امثال توکلی و سایر تجدیدشدگان در فتنهی سال قبل و خصومتشان با دولت که مشخص است و به نظر من اشتباه حاج حسین شریعتمداری (تخته گاز رفتن در له کردن دولت)، آیتالله جنتی(تهمت به دولت)، حاج آقای صدیقی(حرف بیجای اذن طلاق همسر) و برخیهای دیگر هم قابل قبول است، چرا که دستی در سیاست دارند و ممکن الاشتباه، اما در عالم طلبگی کمی پررویی کرده و صریحاً بگویم برای همچون منی ابداً قابل درک نیست بیانات اخیر منتسب به آیت الله مصباح یزدی +
آیا این تهمتها که معظمله خود بیان میدارند حاصل گوش است و نه چشم (!!!!!!) و به فرض صحت ، بیان این حرفها در جامعه، حاصلی جز ضربه زدن به نظام را در پی دارد؟ آیا تهمت بزرگی مثل سحر شدن رئیس جمهور قانونی کشور، خلاف منویات صریح رهبر انقلاب و زیر سوال بردن تمامی ارکان و اهداف نظام اسلامی نیست؟ بگذارید کمی صریح تر بگویم، آیا اینگونه حرفها، توهین به ولیفقیه که زمامدار این کشور و حامی لااقل بخشی از اقدامات همین رئیس جمهور است، نمیباشد ؟
# در تمام تاریخ انقلاب هرگاه کسی عامل تضعیف نظام شده، مورد حمایت ضد انقلاب قرار گرفته و در مقابل دلسوزانی که خواستهاند با آن عامل مقابله کنند مورد هجوم ضد انقلاب. حالا پیدا کنید پرتقال فروش را در این ایام؟ حرفهای چه کسانی تابع النعل بنعل مطابق حرفهای ضد انقلاب است؟
# و یک سخن آخر اینکه؛
امت دلش به رهبری خوش است و رهبری دلگرمیاش همین امت همیشه در صحنه است که خیلی خوب میفهمند در مواقع لزوم چه باید بکنند و هیج کس هم نمیتواند بگوید که مثلا نهدی۸۸ حاصل چیزی جز پیوند عمیق رهبری و ملت بوده.
فلذا از خواص مورد نظر خواهش میشود مراقب کلاه خود باشند تا در فتنهی ساخته و پرداخته شده توسط ذهن خود، از دشمن فرضی شکست نخورند!