نقاط قوت و نقاط ضعف شیطان؛ راه مبارزه با شیطان
برای مبارزه با هر دشمنی بهترین روش و لازمترین آن شناسایی نقاط ضعف و قوت او برای مقابله است.از آنجا که اصلیترین دشمن هر انسانی شیطان است نقاط قوت و ضعف وی در زیر طبق احادیث آمده است.
خداوند فرمود(به شیطان): هر چه در دنیا بخواهی به تو عطا میکنم. (به خاطر سوابقش در عبادت خدا)
شیطان گفت:
اول اینکه اجازه بدهی تا قیامت زنده بمانم . خدا فرمود تا روز معلوم تو را مهلت میدهم.
دوم اینکه در مقابل هر یک از فرزندان آدم دو فرزند به من عطا کنی که برای هر یک از اولاد آدم دو فرزند را مسلط کنم که آنها را به گمراهی بکشانند.خداوند باز هم قبول کرد.
سوم اینکه از تو میخواهم مرا در بدن اولاد آدم همچون خون جریان دهی که از هر جای بدن بتوانم او را به معصیت بکشانم.
چهارم اینکه میخواهم اولاد آدم ما را نبیند ولی ما آنها را ببینیم.
اینکه میخواهم تا دم مرگ پیش اولاد آدم باشم (یعنی حتی وقتی حضرت ملک الموت برای قبض روح به سراغ انسان میآید شیطان هم حاضر باشد و انسان را وسوسه کند) .امام محمد باقر (ع) میفرماید: هنگامی که انسان در حال جان کندن است خیلی تشنه میشود.در آن هنگام شیطان با یک لیوان آب میآید و میگوید اگر بر من سجده کنی و کافر شوی این آب را به تو میدهم.شیطان وقتی ناامید میشود آب را میریزد و میگوید من از تو بیزارم و میرود.
ششم : اینکه از تو میخواهم که مرا بر سینه اولاد آدم مسلط گردانی تا او را وسوسه کنم.
خداوند در پایان میفرمایند تمام خواستههایت را برآورده میکنم.ولی هر کس پیرو تو باشد او را با تو به جهنم میفرستم.
روزی حضرت محمد (ص) شیطان را در مسجدالحرام دید .پیش او رفت و به او گفت: ای ملعون چرا ناراحتی؟
شیطان گفت: زیرا این همه تلاش میکنم که مردم را گمراه کنم ولی تو در قیامت آنها را شفاعت میکنی و تمام زحمات مرا به هدر میدهی.به همین خاطر با تو دشمنم.
حضرت محمد (ص) فرمودند از امتم چرا ناراحتی؟
شیطان گفت: امت تو خصوصیاتی دارند که امتهای دیگر ندارند.
اول اینکه وقتی به هم میرسند سلام میکنند که سلام نام خداست و من از این اسم میترسم.
دوم اینکه وقتی همدیگر را میبینند به یکدیگر دست میدهند و تا دستهایشان را از هم جدا نکنند گناهانشان بخشیده میشود.
چهارم اینکه بعد از غذا خوردن الحمد ا... میگویند.
پنجم اینکه وقتی اسم تو میآید بلند بلند صلوات ختم میکنند و آنقدر ثواب آن زیاد است که من فرار میکنم.
ششم اینکه وقتی میخواهند کاری بکنند انشاء الله میگویند و من دیگر نمیتوانم در آن کار دخالت کنم و آنها را برهم زنم.
هفتم اینکه صدقه میدهند و وقتی که صدقه میدهند هم گناهانشان آمرزیده میشود و هم هفتاد نوع بلا را از خود دور میکنند.
به همین دلیل حضرت نبی اکرم (ص) فرمودند: وقتی انسان دستش را در جیبش میکند تا صدقه دهد ، هفتاد شیطان دست او را میگیرند تا او را منصرف نمایند.
هشتم اینکه آنان قرآن میخوانند و در خانهای که قرآن خوانده میشود دیگر جایی برای من نمیماند .چون در آن خانه ملائکه رفت و آمد میکنند.
نهم اینکه مرا زیاد لعنت میکنند و با هر لعنت یک زخم بر من میافتد و تا زمانی که آن شخص را به گمراهی نکشانم آنها خوب نمیشود.
دهم اینکه هنگامی که گناه میکنند سریع توبه میکنند و زحمت مرا به هدر میدهند.
یازدهم اینکه عطسه که میکنند الحمد ا... میگویند ._ حضرت فرمودند: عطسه از طرف خداوند و خمیازه از طرف شیطان است و قتی عطسه میکنید باید الحمد ا... بگویید. همچنین میفرماید: وقتی انسان نماز میخواند شیطان از او دور میشود.به خصوص اگر سجده او طولانی باشد، شیطان از روی عصبانیت و ناراحتی فریاد میکشد.
یکی از اساسیترین خواستههای شیطان این است که میخواهد شما هدایت نشوید. اگر بتواند و ما زمینه را برایش فراهم کنیم کاری میکند که ما اصلاً دین را نپذیریم.
اگر دین را پذیرفتیم باز ساکت نمینشیند و راههای دیگر را انتخاب میکند ؛ گاهی راهی را انتخاب میکند که عاقبتی جز «ضَلالاً بَعیداً» نخواهد داشت . یک گمراهی خیلی دوری را برایمان رقم میزند که اصلاً راهی برای برگشت نباشد، گاهی هم اگر نتوانست گمراه کند، در دلها کینه ایجاد میکند .
گاه دیده میشود که طرف مسلمان است ، نماز و قرآن و مستحباتش را به موقع انجام میدهد ، همهی عبادتها را میکند اما با فلانی قهر است ، کینه دارد . قلبی که کینه دارد خطرناک است.
مثل لیوانی که سوسک در آن است. شما آبش نمیکنی. قلب کینهای هم این گونه است که اگر در قلب کینه وجود داشته باشد در آن بذر محبت و خدایی بودن را نمیکارند و هرچه هم که چراغ سبز معنوی بزنند به خاطر کینهای بودن قلب هیچ تأثیری نخواهد داشت .
اصلاً یکی از ابزارهای مهم شیطان کینه ورزی میان مسلمانان است؛«یریدُ الشَّیطانُ أَنْ یوقِعَ بَینَکُم». حدیث داریم مسلمان اگر با هم قهر کرد سه روز بیشتر حق ندارد قهر کند. روز چهارم باید آشتی کند. پیغمبر فرمود: اگر روز چهارم آشتی نکنند، هیچ کدام از این دو را من به عنوان مسلمان خوب قبول ندارم.
دومین کار شیطان این است که انسان را به گناه هل میدهد. «یأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاء» . به عقاید خرافی هل میدهد.
برای مقابله با وسوسههای شیطانی، ابتدا باید دشمن را مهار کرد و سپس او را به عقب راند و در گامهای نهایی او را به اسارت کشید. در این جهت سیاستهای اصولی در مبارزه با وسوسههای شیطانی عبارتند از:
1- نگهبانی و مراقبت: شیطان با جان ما سر و کار دارد. از این رو باید از آن حراست کنیم. راه مراقبت عبارتند از
الف) تقوا پیشگی: قرآن مجید تقوا را لباسی بر اندام جان آدمی میداند که آن را به خوبی میپوشاند و حفظ میکند: "لباس التّقوی ذلک خیر؛ بهترین جامه تقوا است".(1) امام علی(ع) تقوا را دژی نفوذ ناپذیر میداند که رخنهای در آن ممکن نیست.(2)
ب) کنترل ورود و خروج: زبان، چشم، گوش، فکر و همه اعضا و جوارح، درهای ورودی به قلب اند. پس باید اینها را کنترل کرد.
ج) محاسبه: بعد از کنترل نوبت به محاسبه میرسد، یعنی برای جبران ضعفها و برنامه ریزی برای آینده ارزیابی لازم است.
2- واکنش مناسب: در برابر هر وسوسهای باید واکنش مناسب صورت گیرد.
3- استعاذه: در برابر هجوم وسوسههای شیطان، لازم است به پناهگاهی مطمئن پناه ببرید و آن توجه به خدا و یاد او است. قرآن مجید میفرماید: "اگر از شیطان وسوسهای به تو رسد، به خدا پناه ببر که او شنوای دانا است".(4)
4- مجهز شدن به تجهیزات: در برابر تهاجم وسیع شیطان، باید در میدان کارزار، همواره مسلح باشیم. برخی از تجهیزات در حدیث پیامبر اکرم(ص) مطرح شده است. حضرت میفرماید: "آیا شما را آگاه کنم بر کاری که اگر انجام دادید، شیطان از شما فاصله میگیرد، به اندازه فاصله مشرق تا مغرب؟ گفتند: آری. فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه میکند و صدقه، کمرش را میشکند. دوستی برای خدا و کمک برای عمل صالح، پشت او را قطع میکند و استغفار، بند دلش را میبرد.".(5)
امام علی(ع) میفرماید: "از دنیا حذر کن، زیرا دام شیطان و جایگاه فساد ایمان است."(6)
دام دیگر که از مهمترین ابزار کار شیطان به شمار میرود، هواپرستی است، زیرا تا پایگاهی درون انسان وجود نداشته باشد، شیطان قدرت بر وسوسه گری ندارد. شیطان خواستههای نفسانی انسان را تأیید میکند. قرآن مجید میفرماید: "تو هرگز بر بندگان من تسلط نخواهی یافت مگر گمراهانی که از تو پیروی میکنند."(7)
یکی دیگر از دامهای شیطان، زنان و غضب است. امام علی(ع) میفرماید: "برای شیطان کمندی بزرگتر از خشم و زنان نیست". منظور از این سخن، زیر سؤال بردن شخصیت زن نیست، بلکه منظور آن است که از طریق اختلاط با زن و ارتباط نامشروع با وی، و جذابیتی که جنس مخالف دارد، شیطان مردم را میفریبد، همان گونه که از طریق مال و زینت دنیا که ذاتاً بد نیستند، وارد میشود.
پی نوشتها:
1. اعراف ، آیه 26.
2. نهجالبلاغه، صبحی صالح، خطبه 157.
3. سفینة البحار، ج 1، ص 100.
4. اعراف ، آیه 200.
5. سفینة البحار، ج 2، ص 64.
6. غرر الحکم، ج 1، ص 156.
7. حجر ، آیه 42.