علت گرایش به ماهواره
این نوشتار به بیان برخی از دلایل گرایش مردم در سالهای اخیر، نسبت به ماهواره میپردازد به این امید که برای حل این موضوع چاره ای بیندیشیم.
این روزها اگر سرکی بر پشت بام منزل یا هر نقطه بلندی بکشید، با انبوهی از بشقابهای دایره ای شکل مواجه میشوید که مسئول دریافت و انتقال امواج ماهواره ای به تلویزیونهای خانگی هستند. تقریبا حدود هفده سال قبل در مجلس قانونی به تصویب رسید که عنوان آن «ممنوعیت به کارگیری تجهیزات دریافت ماهواره» بود.آن زمان که این قانون به تصویب رسید احتمالا تنها یک درصد از مردم از دیشهای ماهواره ای برخوردار بودند.اما در حال حاضر کمتر ساختمانی وجود دارد که بر بلندای پشت بام آن،دیشهای ماهواره یافت نشود.حتی در مناطق حاشیه ای شهر تهران و در روستاها نیز،این روزها شاهد حضور دیشهای ماهواره ای هستیم. خانههایی که گه گاه تصور میشود ممکن است این دیشها بر سقف آنها سنگینی کند و موجب فروریختن آن شود. این یعنی اهمیت تماشای برنامههای ماهواره برای برخی از افراد از ایمنی و رفاه منزل مسکونی شان بیشتر است و یا شاید توان مالی تعمیر خانه خود را نداشته باشند اما برای داشتن ماهواره حاضر به پرداخت هزینه هستند.
همه این ماجرا در حالی است که سیاست جمع آوری تجهیزات ماهواره توسط نیروی انتظامی هم هرچند بنا بر دستورالعمل قانون بوده، در عمل، نشان داده که کارساز نبوده است. این اقدام به نظر میرسد بیشتر نتیجه عکس داشته است و مردم را نسبت به این وسیله ارتباطی حساس تر و مشتاق تر کرده است.
اما مسئله مهم اعتراف به این است که بپذیریم چنین روشهایی هرگز ثمر بخش نیست و توسل به زور و خشونت و اجبار برای داشتن یا نداشتن یکسری از موارد، مسئله ای شخصی است که در درجه اول به انتخاب هر فرد مربوط میشود.البته جامعه نقش بسیار مهمی در آگاه سازی و ارائه الگوهای عمل شایسته و درست به افراد را عهده دار است اما اینکه هر کس چه چیز را انتخاب کند به خودش مربط میشود.خصوصا اگر این حیطه به انتخاب شبکههای تلویزیونی مربوط شود که بحثی سلیقه ای و مطابق با اعتقاد هر فردی محسوب میشود.
مسئله بسیار مهم در این رابطه به عملکرد صدا و سیما مربوط میشد که به نظر میرسد در سالهای اخیر نواقص بسیاری در این بخش وجود داشته و همین امر موجب ایجاد نوعی احساس بی رقبتی نسبت به ان شده است و از طرف دیگر انگار نگاه مردم نسبت به رسانه ملی کمرنگ شده و رغبتی برای تماشای برنامههای کسل کننده و تکراری ندارند
سوال اینجاست که در شرایط فعلی جامعه ما با وجود ممنوعیتهای موجود در عدم استفاده از ماهواره،چه چیز موجب میشود تا اغلب مردم با عقاید و سلیقههای مختلف،نسبت به استفاده از ماهواره گرایش داشته باشند؟
آمارهای رسمی و غیر رسمی نشان میدهند که در سالهای اخیر، این تمایل همواره روبه رشد بوده و آخرین آمارها ـ که به طور غیر رسمی از زبان مسئولین کشور جاری میشود ـ آمار استفاده 60 درصدی مردم از این ابزار رسانه ای را در سطح کشور بیان میدارد.
علل گرایش به ماهواره
به طور کلی میتوان مهمترین علت وجود چنین گرایشاتی را به شرایط جامعه و جهان امروز نسبت داد. دورانی که ما در آن زندگی میکنیم،عصر انفجار اطلاعات و رشد تکنولوژی است. این تکنولوژی هر روز حرف تازه ای را برای همگان به ارمغان میآورد و به همین سبب از جذابیت بالایی برخوردار است. ماهواره ابزاری است حاصل تکنولوژی بشر که میتواند به راحتی انتقال پیام را در قالب برنامههای رادیویی و به ویژه تلویزیونی در سرتاسر جهان برای مخاطبین میسر سازد. از این نگاه، روی آوردن مردم جهان به این ابزار همچون دیگر مواهب تکنولوژی،تا حدودی طبیعی به نظر میرسد. به نظر میرسد این موضوع نیز بخشی از پروسه جهانی شدن را شامل میشود و احتمالا در جهت تسریع این جریان عمل میکند.
نگاهی به شبکههای ماهواره ای فارسی زبان
تقریبا تا یک دهه پیش تعداد شبکههای ماهواره ای فارسی زبان محدود بود و اغلب به پخش برنامههایی با موضوعات سیاسی مربوط میشد.اما در حال حاضر پیشرفت جالب توجهی در این زمینه دیده میشود و همین موضوع میتواند نشان دهنده جایگاه خاص این برنامه ها در میان مخاطبان ایرانی باشد. این یک امر طبیعی است که اگر تقاضا وجود داشته باشد عرضه هم افزایش خواهد یافت.
اکنون 29 دستگاه ماهواره در فضای ایران اسلامی، اقدام به پخش برنامههای گوناگون تلویزیونی در قالب نزدیک دو هزار شبکه میکنند (با حذف کانالهای تکراری) که مهمترین این ماهوارهها به لحاظ تعداد شبکه و شمار مخاطبین در ایران عبارتند از: هات بیرد، نیل ست، ترک ست و عرب ست. این ماهوارهها اکنون با حدود 120 شبکه ویژه مخاطبین ایرانی فارسی زبان ودیگر اقوام ایرانی (کرد، ترک، عرب و...) اقدام به تولید و پخش برنامههای گوناگون میکنند.
با تاملی کوتاه در این رابطه میتوان به این موضوع پرداخت که به واقع چه چیز موجب شده تا مردم تا این حد نسبت به تماشای برنامههای ماهوارهای از خود علاقه نشان دهند؟
پاسخ به این سوال از زوایای مختلفی قابل بحث و بررسی است اما به طور خلاصه میتوان دلایل چنین مسئله ای را اینطور بیان کرد:
1.عدم برنامه ریزی صحیح و اصولی مسئولان فرهنگی کشور در انتقال ارزشها و مبانی فرهنگی بومی به نسلهای مختلف.این موضوع تازه ای نیست و بارها و بارها درباره این موضوع بحث و سخن بوده است اما تاثیر محسوس این امر به ندرت دیده شده است اگر اقدامی هم صورت گرفته یا در سطح محدود یا به طور مقطعی انجام شده است.
آمارهای رسمی و غیر رسمی نشان میدهند که در سالهای اخیر، این تمایل همواره روبه رشد بوده و آخرین آمارها ـ که به طور غیر رسمی از زبان مسئولین کشور جاری میشود ـ آمار استفاده 60 درصدی مردم از این ابزار رسانه ای را در سطح کشور بیان میدارد
2.مسئله بسیار مهم در این رابطه به عملکرد صدا سیما مربوط میشد که به نظر میرسد در سالهای اخیر نواقص بسیاری در این بخش وجود داشته و همین امر موجب ایجاد نوعی احساس بی رقبتی نسبت به ان شده است و از طرف دیگر انگار نگاه مردم نسبت به رسانه ملی کمرنگ شده و رغبتی برای تماشای برنامههای کسل کننده و تکراری ندارند.
فراموش نکنیم که تنوع طلبی خصلت ذاتی انسانهاست و تکنولوژی ماهواره با امکان پخش برنامههای متنوع از صدها شبکه تلویزیونی به طور همزمان، این حس را به راحتی در مخاطبین ارضا میکند. این قابلیت آنچنان مهم است که امکان رقابت با آن عملا بسیار مشکل به نظر میرسد. یک مخاطب به راحتی و تنها با داشتن یک رسیور ارزان، میتواند صدها شبکه تخصصی علمی، فرهنگی، هنری، مستند، ورزشی، فیلم و سریال و... را با کیفیت بسیار بالا دریافت کند، حال آنکه اینچنین امکانی به هیچ عنوان برای مخاطبانی که میخواهند تنها از برنامههای رسانه ملی استفاده کنند، وجود ندارد.بهتر است واقع بینانه و به طور علمی به این موضوع بپردازیم و تا اوضاع بدتر نشده، چاره ای بیندیشیم تا خدای ناکرده شاهد بروز آسیبهای جبران ناپذیر بر بدنه فرهنگ و عقایدمان نباشیم.