««کنگاور نیوز»»
کنگاور نیوز روایت فریاد کردن دوروی یک سکه است،گم شده ی همیشه ی انسان:حقیقت««کنگاور نیوز»»
کنگاور نیوز روایت فریاد کردن دوروی یک سکه است،گم شده ی همیشه ی انسان:حقیقتچرا مشایی میخواست دیکتاتور اردن را به تهران بیاورد؟
چرا مشایی میخواست دیکتاتور اردن را به تهران بیاورد؟
به گزارش وبلاگستان مشرق، نویسنده وبلاگ "نقد مشائیسم" در یکی از مطالب اخیر وبلاگ خود با اشاره به پس پرده سفر ملک عبدالله پادشاه اردن، با بیان اینکه باید مردم مومن ایران و دوست داران دولت آقای دکتر احمدی نژاد در جریان عمق خیانتی که از جانب باند مشایی در حال انجام بود قرار بگیرند، نوشت: دو چیز درباره مسئله سفر ملک عبدالله به ایران کاملا روشن است و تصدیق آن نیاز به هیچ اطلاعات ویژه ای ندارد.
نخست اینکه :
دعوت از عبدالله برای سفر به ایران توسط شخص مشایی انجام شد. در حالی که پس از دستور صریح رهبر بزرگوار انقلاب بنا بود موازی کاری در سیاست خارجی متوقف شود، سفرهای مشایی و بقایی به کشورهایی مانند اردن، مصر و یمن که اکنون حکومت های امریکایی و دیکتاتوری آنها یا سقوط کرده یا در معرض سقوط است ادامه داشت و همین موضوع بود که باعث شد منوچهر متکی به اعتراض وزارت خارجه را ترک کند.
و دوم، پس از آنکه سفر عبدالله به تهران در آخر اسفند 89 منتفی شد سایت های وابسته به تیم مشایی و یکی از معاونان وی به هیچ وجه حاضر به پذیرش اینکه اصل این کار اشتباه بوده نشدند و همچنان به دفاع از آن ادامه دادند. یک معاون مشایی با خامی و بی دانشی تمام سعی کرد استدلال کند که چرا باید عبدالله به تهران می آمد، و دو سایت نزدیک به او هم همه توان خود را صرف توجیه تراشی های مضحک برای این امر کردند.
پس نکته کلیدی این است: تیم مشایی خود قبول دارد و تصریح کرده که موافق و مدافع سفر عبدالله اردنی به تهران بوده و همین مقدار کافی است تا پرسشی بسیار سهمگین خود را نشان بدهد: در حالی که دیکتاتورهای منطقه زیر فشار انقلاب های اسلامی مردم خود در حال خرد شدن هستند، در حالی که امریکایی ها بدترین دوران خود را در منطقه می گذرانند و همه هستی آنها در معرض نابود شدن است و در حالی که چشم امید همه مبارزان منطقه به ایران است، اصرار برای کشاندن عبدالله (به عنوان نماد دیکتاتوری امریکایی و انگلیسی در منطقه) به تهران و برنامه ریزی قطعی برای سفر او، علی رغم علم به مخالفت همه نهادهای مسئول در عالی ترین سطوح، چه معنایی دارد؟ تیم مشایی به دنبال چه بوده است؟
سفر عبدالله به تهران برای هفته آخر اسفند برنامه ریزی شده و همه هماهنگی های آن در حالی که جریان مشایی از مخالفت قطعی نهادهای عالی نظام مطلع بود انجام شد. این جریان نه تنها پس از اطلاع از این مخالفت ها سفر را منتفی نکرد بلکه حتی حاضر نبود این مخالفت را به طرف اردنی منتقل کند و عبدالله در حالی عازم تهران بود که حتی نمی دانست کدام مقام ها با او ملاقات خواهند کرد و کدام ها نخواهند کرد و تصور می کرد مطابق روال روتین همه مقام های نظام او را خواهند پذیرفت. این سفر در دقایق پایانی، با مداخله مستقیم آقای دکتر احمدی نژاد و فقط پس از آنکه یک فشار رسانه ای سنگین ایجاد شد منتفی گشت که اگر این فشارها نبود ظاهرا این جریان قصد داشت به هر قیمت ممکن عبدالله را در فرودگاه مهرآباد به زمین بنشاند.
و حالا مسئله این است: می دانیم و در این تردیدی نیست که امریکایی ها عقیده دارند انقلاب های منطقه در ایران شروع شده و باید در ایران هم تمام شود. راه میان بر برای متوقف کردن انقلاب های منطقه از دید آنها این است که یا ایران آنقدر به هم بریزد که انقلابیون منطقه خود به خود مایوس شوند، و یا اینکه ایران به طریقی خود را از جبهه دفاع از انقلاب های منطقه کنار بکشد. این بسیار مهم است که توجه کنیم اکنون اولویت شماره یک امنیت ملی امریکا –که هیچ موضوع دیگری با آن قابل مقایسه نیست- این است که به هر ترتیب و با استفاده از هر ابزاری انقلاب های منطقه را متوقف کند. اکنون تصور کنید کسانی در ایران تصمیم گرفته بودند که در کوران انقلاب های منطقه دست یک دیکتاتور امریکایی و انگلیسی کاملا نام و نشان دار را بگیرند و به ایران بیاورند. اگر عبدالله وارد تهران می شد و تصویری از او در حالی که کنار مقام های ایران ایستاده است به سراسر دنیا مخابره می شد –که مسلما آنچه اتفاق می افتاد بسیار بیش از این بود- آن وقت آیا دیگر رمقی و انگیزه ای برای انقلابیون منطقه باقی می ماند؟ و آیا راهی سریع تر وموثرتر از این برای خاموش کردن موج انقلاب های ضد امریکایی در منطقه وجود داشت؟
بعید است یافتن پاسخ این سوال ها نیاز به فکر و اندشه طولانی داشته باشد. آنچه باید به آن اندیشید این است که چه کسانی می خواستند این خیانت بزرگ را در این مقطع تاریخی مرتکب شوند؟ چه کسانی بنا بود تاریخی ترین خدمت ممکن به امریکا را انجام بدهند؟ و چه کسانی آنقدر برای نجات دادن امریکا از مخمصه ای که در آن گرفتار شده دغدغه دارند که حتی حاضرند دست به انتحاری چنین باور نکردنی بزنند؟ و چه کسانی بنا بود پروژه ناتمام موسوی و کروبی در 25 بهمن را تمام کنند؟
