««کنگاور نیوز»»

کنگاور نیوز روایت فریاد کردن دوروی یک سکه است،گم شده ی همیشه ی انسان:حقیقت

««کنگاور نیوز»»

کنگاور نیوز روایت فریاد کردن دوروی یک سکه است،گم شده ی همیشه ی انسان:حقیقت

مهندس نیک منش در گفتگویی صمیمانه به تمام شایعات پایان داد :

یک کنگاوری کاندیدای نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه (ساوه و زرندیه)

http://nikmanesh.ir/wp-content/uploads/2012/01/DSC_5993.jpg

مهندس شمس الدین نیک منش مرد آشنای دیار ساوه و زرندیه است که با ورود به عرصه انتخابات مجلس شورای اسلامی توانست بسیاری از نگاه ها را به سمت خود جلب کند تا بار دیگر بتواند خاطرات خوب فعالیت های گسترده خود در فرمانداری زرندیه را تکرار کند . در آستانه روزهای پر هیجان انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی پای صحبت های بی پرده و صمیمانه چهره انتخابات ساوه و زرندیه نشستیم .

برگرفته از:

http://bardashtnews.com

۱)آقای مهندس ، ضمن تشکر اززمانی که برای مصاحبه مستقیم به ما دادید،بهتر است برای شروع یک معرفی اجمالی از خودتان داشته باشید.

من هم عرض سلام و سپاس به شما و همه مخاطبانتان را دارم و عرایض ام را با شعری از سهراب سپهری شروع میکنم که: اهل کاشانم ولی شهر من کاشان نیست….اهل آنجایم که کارم آنجاست

من در یکی از روستاهای محروم شهرستان کنگاور به دنیا آمدم و تحصیلات ابتدایی را در روستا و در کنار شروع زودهنگام کار در مزرعه ودامداری طی کردم و در طول این مدت خاطرم هست که همیشه به خاطر تلاش و کار و همچنین نمرات خوب درسی مورد تقدیر معلمانم قرار میگرفتم و بعد از گذشت ۳۳ سال همچنان رابطه ی دوستی و مودت با معلم کلاس اولم را دارم.

 

 


۲)اسم ایشان به خاطرتان هست؟

بله خانم پروانه جمشیدی و آقای حجت رشتیمانی و آقای ابراهیم اقبالی که هنوز هم با آنها در تماس هستم و هر بار من را میبینند و از مسئولیتهایم میشنوند به خودشان میبالند و هنوز هم من را تشویق میکنند.

۳)بعد از دوران تحصیل ابتدایی چه کردید؟

من به اتفاق برادرانم در خانه ای استیجاری،دوران راهنمایی و دبیرستان را در شهرستان سپری کردیم در حالیکه از حداقل امکانات پشتیبانی و آموزشی هم برخوردار نبودیم.آخر هفته ها هم به خاطر دلتنگی مادر و کمک به مرحوم پدرم در کشاورزی مسافت ۸ کیلومتری را به روستا با پای پیاده طی میکردیم البته بعضی مواقع هم نیسان های عبوری سوارمان میکردندبا کرایه ده تومانی. روزگار بسیار سختی بود و زیر بمباران های شدید رژیم بعث و در روزگار سخت جنگ تحمیلی در شهرستان جنگ زده به خواندن درس ادامه دادیم.

ما چهار برادر بودیم از جمع شش برادر که یکی در رشته مهندسی عمران در دانشگاه صنعتی اصفهان و دیگری در مهندسی عمران دانشگاه شیراز و برادر دیگر در مهندسی مواد و متالوژی دانشگاه یزد و در نهایت هم بنده در رشته مهندسی کشاورزی در دانشگاه بوعلی همدان قبول شدم و دو برادر دیگر هم به پدرمان در کشاورزی کمک می کردند.

۴)در کنکور کارشناسی با چه رتبه ای قبول شدید؟

این توضیح را بدهم که رتبه ی ۶۴۰ کنکور را آوردم و با اختلاف فقط یک نفر از راهیابی به رشته ی پزشکی که به آن علاقه مند بودم جا ماندم.در قبل از ورود به دانشگاه مقطع کوتاهی به عنوان سرباز در منطقه ی عملیاتی مهران خدمت کردم و ده ماهی از خدمتم نگذشته بود که در رشته ی کشاورزی وارد دانشگاه شدم. در سال ۷۵ تحصیلاتم را تمام کردم و ما بقی خدمتم حسب امریه مقام معظم رهبری در پژوهشکده ی غلات ایران سپری کردم و بلافاصله هم به استخدام وزارت بازرگانی در آمدم.

۵)در وزارت بازرگانی چه مشاغلی را تجربه کردید؟

ابتدا به عنوان رئیس بازرگانی غله و تعزیرات آرد و نان استان تهران بودم که خیلی زود به پست مشاور اجرایی قائم مقام وزیر بازرگانی منصوب شدم وپس از آن با حفظ سمت دبیر اجرایی کمیسیون اجرایی تعزیرات حکومتی را بر عهده گرفتم در استان تهرانی که شهرستان های کرج و طالقان را هم در حوزه ی جغرافیایی خود داشت به خدمت پرداختم .

– و بعد…؟

بله من بعد از این دوره وارد وزارت تعاون شدم که مقارن سال ۸۲ بود و البته قبل از آن در سازمان بازرسی کل کشور به عنوان رئیس هیات بازرسی انجام وظیفه میکردم .در وزارت تعاون هم به دفتر امور اقتصادی و تسهیلات بانکی رفتم و پس از چند سالی هم در شهرداری تهران به عنوان معاون سازمان بازرسی شهرداری تهران وعضو کمیته انتصابات مدیران فرهنگی- اجتماعی شهرداری مشغول به کار شدم که بنا به پیشنهاد آقای دکتر قالیباف شهردار تهران با حفظ سمت به عنوان قائم مقام شهردار منطقه ۱۴ تهران منصوب شدم.

۶)خیلی خب شما در طول چند سال تعدد مسئولیتهای کلان در بعد ملی و در دستگاههای مختلف اجرایی کشور را تجربه کردید حالا چطور به ساوه و زرندیه رسیدید؟

هنوز صبر کنید چون تا قبل از رسیدن به شهرستان ساوه و زرندیه،چند سالی فاصله است که آن را هم عرض میکنم.من بعد از شهرداری تهران وارد وزارت کشور شدم و با ابلاغ جناب آقای نجار وزیر محترم کشور به عنوان رئیس مرکز توسعه و منابع سازمان مدیریت بحران وزارت کشور که به نوعی معاونت اداری-مالی و برنامه ریزی سازمان مدیریت بحران بود منصوب شدم.با رئیسم در این سازمان رابطه ای بسیار صمیمی داشتم ویک علاقه ی متقابل بین ما حاکم بود و درشورای معاونین این سازمان هم به همین دلیل حضور موثر در تصمیم گیری ها داشتم.

۷)رئیس وقت سازمان مدیریت بحران را میفرمایید!

-بله،سردار حسین باقری که در حال حاظر معاون مهندسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح هستند.

۸)خب که به ساوه و زرندیه آمدید؟

بله،استاندار محترم مرکزی در همایشی که همه ی مدیران بحران کشور را به تهران برای دوره ای آموزشی دعوت کرده بودیم از من خواستند که فرمانداری یکی از شهرهای استان رابپذیرم که مدتی از ایشان مهلت خواستم و مشروط به رضایت مدیران وزارت کشور کردم،که نهایتا بعد از مشورت با آقای نصرالهی معاونت سیاسی-امنیتی استانداری مرکزی که ارادت ویژه ای هم به ایشان دارم،خدمت در زرندیه را انتخاب کردم و نوزده ماه هم توفیق کار برای مردم نجیب و با اصالت و ولایت مدار این شهرستان را پیدا کردم.

۹)چرا زرندیه را انتخاب کردید؟

کلاٌ در ساوه و زرندیه مردم یک محرومیت و مظلومیت خاصی علیرغم ظرفیتهای فراوان شان دارند که احساس کردم با تجاربی که در مسئولیت های مختلف داشتم میتوانم بخشی از توانمندی های این شهرستان را بالفعل کنم.

۱۰)گویا در حین مسئولیت،شما جریان ادامه تحصیلاتتان را هم دنبال کردی؟

بله،بنا به توصیه ی مقام معظم رهبری مبنی بر نهضت نرم افزاری و ارتقای سطح آگاهی علمی مدیران،و با عادت دیرینه ام در پیگیری توامان کار و درس،در مقطع کارشناسی ارشد،رشته ی مدیریت شهری را به اتمام رساندم و در حال حاظر هم در دوره ی دکترای مدیریت در دانشگاه علامه طباطبایی مشغول به تحصیل هستم و در عین حال چند سالی است که در رشته ی مدیریت تدریس هم می کنم.

۱۱)آیا مدرس دانشگاه هستید یا عضویت در هیات علمی هم دارید؟

بله،عضوهیات دانشگاه پیام نور هستم و اتفاقاٌ علاقه ی خاصی به محیط دانشگاه و دانشجویانم دارم.

۱۲)دانشجویان چه رابطه ای با شما دارند؟واقعأ آنها شما را دوست دارند؟
علاقه ی دانشجویان به من در دانشگاه،صادقانه خیلی مشهور است . خیلی وقت ها دانشجویان سایر کلاس ها هم به خاطر نوع مباحث جدی که با بچه ها داریم به کلاس من می آیند.

۱۳)در زمینه ی کار علمی و دانشگاهی آیا صاحب تالیفاتی هستید؟

بله،چندین مقاله ی علمی در خصوص جایگاه مقام زن در اسلام ،ژئوپلتیک در خاورمیانه،ناکامی های اقتصادی آمریکا،بررسی مدیریت ریسک و خطر پذیری در شهرتهران و بسیاری از عناوین دیگر را منتشر کردم در حال حاظر هم کتابی را هم با موضوع اصول و مبانی مدیریت در حال ترجمه دارم.

۱۴)البته چندین بار خودم به شخصه شما را در رسانه ملی و بخصوص تلویزیون به عنوان کارشناس و تحلیلگر مسائل بین المللی دیدم که مباحث جدی هم مطرح کردید..!

بله،به عنوان کارشناس مسائل سیاسی با شبکه خبر سیما،۴سالی است که همکاری دارم.

۱۵)اما برسیم به بحث انتخابات،خیلی ها معتقدند دوره ی حضور شما در فرمانداری که اتفاقأ با رضایت زیاد مردم هم همراه بود را با انگیزه ی حضور در انتخابات به اتمام رساندید چرا استعفا دادید؟

نه واقعأ دردوره ی استعفا برنامه ی شخصی برای انتخابات نداشتم و به دلیل اینکه احساس می کردم شرایط لازم و کافی برای ادامه خدمت ندارم با اصرار زیاد به استاندار و نهایتاٌ واسطه قرار دادن دو نفر از مدیران محترم استانداری بالاخره پس از هفته ها ،موافقت آقای استاندار را برای استعفا دریافت کردم و بعد به وزارت صنعت،معدن تجارت برگشتم و علیرغم پیشنهادات مختلف مدیریتی ترجیح دادم مدتی به تحصیل و تدریس بپردازم.

۱۶)پس کی و چگونه تصمیم به ورود در انتخابات مجلس نهم را گرفتید؟

بعد از فوت مرحوم اسلامی و بخاطر وجود پروژه های مختلفی که برای توسعه ی ساوه و زرندیه در برنامه پنجم پیش بینی شده بود و البته در تدوین این برنامه خود من پیشگام بودم ،احساس کردم ورودم به انتخابات از این حوزه ی انتخابیه برای کلیت انتخابات و در نهایت منافع شهرستان مفید خواهد بود.در عین حال درخواست های مکرر مردمی و توصیه ی علما و بزرگان کشور برای ثبت نام در انتخابات به واقع انگیزه ی اصلی من شد.نشاط سیاسی و دامن زدن به مشارکت حداکثری اگر در انتخابات های گذشته یک شعار راهبردی بود در این انتخابات حساس و مهم یک ضرورت اساسی برای دوام امنیت و حرکت شتابان توسعه ای کشور است.درک حساسیت انتخابات و مسایل قبلی که عرض کردم ما را به سمت حضور انتخاباتی کشاند تا خدمت به مردم را این بار به رای مردم بگذاریم.

۱۷)با توجه به اینکه فضای افکار عمومی حاکی از پیشتازی شما از رقبانتان هست اما کماکان حرفهایی در خصوص کاندیدارتوری شما به گوش میرسد!!

خب چه حرفایی؟

۱۸)حرفها که نه!مشخصأ در مورد اینکه شما بومی نیستید،فکر میکنم همین یک حرف چالش اصلی بعضی ها با شماست….!

بله من هم چیزهایی در این خصوص شنیدم….ببینید،من از ابتدای دوران جوانی خودم تا کنون قریب به ۱۵ سال است مدیر کشوری و ملی بوده ام و نه مدیر محلی که یک جا نشین باشم و همان جا هم بازنشسته شوم.به نظرم این موضوع یک فرصت به ساوه و زرندیه است تا با مدیرانی که تجارب مختلف و بزرگی داشته اند اداره شود،ضمن اینکه معیارهای بزرگ مثل انسانیت ،اسلامیت و جمهوریت مبنای تصمیمات من است این را بدانید که در نظام ولایی ،قومیت گرایی نوعی نژادپرستی است که جایگاه و اعتباری ندارد.من فرزند ایران اسلامی ام . این مهم نیست که از ساوه و زرندیه به دنیا نیامده ام؛این مهم است که ساوه و زرندیه را به دنیا معرفی کنم.

باید به سراسر کشور مدیر صادر کنیم،نیازی به واردات مدیر نداریم

۱۹)قبول دارم که مساله بومی یا ملی بودن مدیران آن هم در جایگاهی مثل مجلس چندان منطق قوی ندارد و اساسأ دوره ی این صورت از حرفها خیلی وقت است که تمام شده اما بعضی دغدغه ها مربوط به دوره ی نمایندگی شماست و عده ای معتقدند با حضور شما در مجلس ممکن است از چهره های غیر بومی در مسند کار اجرایی این دو شهرستان استفاده شود که البته این هم در حد شایعات است،خواهش می کنم در این باره هم خیلی شفاف موضع گیری کنید.

من از دوره ی فرمانداری هم ، شخصی به عنوان مدیر در دستگاه های مختلف اجرایی به همراه نیاوردم. اعتقادم استفاده از ظرفیت های مدیریتی و سرمایه های انسانی این منطقه بوده و در این باره هم شناخت خوبی از استعدادهای نهفته و خفته در دو شهرستان دارم.دیدگاه من در مورد مدیران مبتنی بر یک مجموعه معیارها و شاخص هایی است که عبارتند از:ولایت مداری،تخصص و کارآمدی،و همچنین رضایت مندی مردم از عملکرد آنها واساسأ وظیفه ی ما حمایت،هدایت و نظارت است.من همین جا شفاف عرض میکنم که دو شهرستان ساوه و زرندیه آنقدر استعدادهای خفته و نهفته مدیریتی دارد که میتوانیم با حمایتشان آنها را به سراسر کشور صادر کنیم و نیازی به واردات مدیر نداریم.

۲۰)شنیده ام که قرار است مجموعه برنامه هایتان را برای توسعه ی شهرستان های ساوه و زرندیه به زودی منتشر کنید اما در اینجا اگر ممکن است به صورت اجمالی اشاره ای به عمده مشکلات منطقه ای و راهبردهای مقابله ای خودتان با آن مشکلات را بفرمایید؟

مشکلات اساسی مردم را در محور های مختلفی رصد کردم که مهمترین آنها عبارتند از مسائل شهری ،آب و کشاورزی،بهداشت ودرمان ،زیرساخت های فرهنگی-اجتماعی است که باید مسایل مرتبط با صنعت و بحران های کارگری را هم به این مجموعه اضافه کرد.برای هر کدام از آنها برنامه های مفصل و کلانی دارم و معتقدم در رویکرد مواجهه با مسایل در شهرستان بجای تعمیر باید بدنبال تدبیر و تغییر بود.در خیلی از برنامه ها بطور مثال در موضوع اشتغال،کار را با مشاوران وهمفکران شروع کردیم و عملیات اجرایی طرح بزرگی را که داریم به بعد از انتخابات موکول نکردیم چون اعتقاد دارم همه دوستان باورهای خوبی نسبت به توسعه شهرستان های ما دارند اما ما غیر از باور برنامه هم داریم و مزیت خودمان را هم در این میبینیم که اساسأ تحقق برنامه هایمان را از همین ایام تبلیغات و پیش از موعد شکل گیری مجلس شروع کردیم.

۲۱)خب اجازه بدید بحث را کمی سیاسی کنیم شما با تابلوی اصولگرایان وارد انتخابات شدید،در این مورد کمی بیشتر توضیح بدید؟

افتخار امروز ما نیست که گفتمان اصولگرایی در این انتخابات غالب است و دیگر همه با رویکرد اصولگرایی وارد صحنه شدند.اما من بارها گفته ام که در روزگار غربت اصولگرایان در دهه ی هفتاد و به ویژه دوره ی اصلاحات،خیلی از مدعیان امروز اصولگرایی در کنار ما در آن جو نا مبارک همراهی نمی کردند و حتی خیلی ها از اصولگرایی فرار میکردند،در همان دوران پرفشار آرزوی تحقق این روزها را داشتم که در انتخاباتی فضا به نفع اصولگرایی باشد که بحمدالله این اتفاق امروز رخ داده است.من از همان موقع به برخی عناصر سیاسی اعتراض می کردم که چرا ضعف خودشان را به پای گفتمان اصولگرایی می گذارند و دایمأ با پیشوند و پسوند مفهوم ناب اصولگرایی را ضعیف میکنند و اصطلاحاتی همچون اصولگرایی مترقه،اصولگرایی پیشرو و امثال اینها میسازند،از دید ما گفتمان اصولگرایی ضعفی ندارد که برای اصلاحش واژه سازی کرد.اصولگرایی یک کلمه است و نباید حدود گفتمانی آن را تخریب کرد…عرض من این است در نهایت که من افتخار دارم اصولگرای ۳۰-۲۰ ساله ی نظام هستم نه اصولگرای دو،یا سه ساله یا دو سه ماهه!در این انتخابات هم با تاکید بر رویکرد اجماع و وحدت اصولگرایان به توصیه ی بزرگان وارد عرصه شدم تا حکمت الهی چه باشد؟و رای مردم چه شود؟

۲۲) به عنوان یک خانم می خواستم بدانم نظرتان در خصوص جایگاه زنان چیست؟

من مخالف موضع گیری خودم یا هر کسی غیر از خودفعالان زن جامعه برای مسایل و راهبردهای زنان هستم.ما باید فقط زمینه ها و شرایط لازم را از حیث رفع موانع و برقراری عوامل ارتقای مشارکت مهیا کنیم و بعد این خود زنان هستند که در مسند تصمیم گیری هم برای وضعیت مشخص خودشان می توانند طرح و برنامه بدهند و هم اتفاقأ بخاطر ظرفیت بالایی که از زنان این دو شهرستان میشناسم می توانند به ما هم طرح و برنامه ارائه کنند.کلأ باید یک سنت شکنی در زمینه حضور زنان در عرصه های مدیریتی کشور انجام پذیرد که به لحاظ روشی معتقدم مبدا این تحول در شهرها وشهرستان های کوچکتر و بعد سطوح استانی است.ولی تاکید میکنم اگر آقایان هر نوع طرح فکری یا ایده پردازی در مورد جامعه ی زنان انجام دهند،پخته نیست بلکه باید فقط فضای حرکت آماده شود.چنین وضعی در مورد جوانان هم صادق است .اگر به جوانان مان بویژه فارغ التحصیلان جوان اعتماد لازم از سوی مدیران و مسئولان بشود،خودشان اعتماد به نفس لازم و درک بالایی برای پیگیری مطالباتشان دارند.

حضور من برای این است که ببینیم بدون پول هم میشود به مجلس رفت؟

۲۲)گویا فرصت دیگری نداریم فقط به عنوان آخرین سوال می خواستم نظر شما را درباره ی ریخت و پاش های انتخاباتی بدانم؟

در یک جمله میگویم که اساسأ حضور من در عرصه ی انتخابات تمرینی است برای اینکه ببینم میشود بدون پول به مجلس رفت یا نه؟


http://bardashtnews.com/news-province/8096-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D9%87%D8%8C%D9%86%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D9%86%D8%B4-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8C-%D9%87%D8%A7.html
نظرات 1 + ارسال نظر
علی پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:02 ق.ظ

درقسمتی از صحبت های شما آمده میخواهم ببینم بدون پول میشود به مجلس رفت ؟!
درست خاطرم هست در همان سالی که در حوزه کنگاور کاندید شده ورد صلاحیت شدید ، در همان روزهای کمی که شوق مجلس داشتید پول های گردآوری شده از تعزیرات آرد ونان استان تهران را میلیونی خرج میکردید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد