اگر بد عمل کنید مؤاخذهتان 2 برابر است
رهبر معظم انقلاب که به رسم همه ساله در هفته دولت با رئیس جمهور و هیئت دولت دیدار دارند، در ماه نخست عمر دولت دکتر احمدی نژاد یعنی ۸ شهریور ۸۴ هم با دولت نهم ملاقات داشتند.
ایشان در این دیدار نکات مهمی را مطرح کردند که یکی از آن ها پیرامون شیوه
رفتار و عملکرد دولتمردان و تاثیر مستقیم آن در شیوه زندگی مردم بود.
بازخوانی این توصیه در شرایط کنونی که رئیس جمهور خود را در برابر
انتقاداتی قرار داده، خالی از لطف نیست.
رهبر معظم انقلاب در این
دیدار یک روایت تاریخی را درباره شیوه عملکرد دولتمردان و تاثیر آن در
جامعه بیان و عنوان کردند: در یکى از تاریخها خواندم زمانى که
ولیدبنعبدالملک خلیفه شده بود، چون خیلى اهل جمعکردن ثروت و جواهرات و
اشیاء قیمتى بود، مردم کوچه و بازار وقتى به همدیگر مىرسیدند، مکالماتشان
از این قبیل بود: آقا! فلان لباس را آوردند، شما خریدید؟ آقا! فلان نگین را
فلان کس آورده، شما خریدید؟ یعنى مردم همهاش راجع به خرید و فروش وسایل و
اشیاء زینتى و امثال اینها حرف مىزدند. بعد از ولید، سلیمانبنعبدالملک
خلیفه شد. او اهل ساختمانسازى بود و به کاخسازى و ساختمانسازى خیلى عشق
مىورزید. این مورخ مىگوید مردم حتّى وقتى براى نماز به مسجد مىآمدند،
یکى مىگفت: آقا! شما کار ساختمانىِ منزلتان را تمام کردید؟ دیگرى مىگفت:
آقا! شما فلان خانه یا زمین را خریدید؟ دیگرى مىگفت: آقا! شما آن دو اتاق
را اضافه کردید؟ حرفهایشان همه از این قبیل بود. بعد از این دو نفر،
عمربنعبدالعزیز آمد. او اهل عبادت بود. مورخ مىگوید مردمِ کوچه و بازار
وقتى به هم مىرسیدند، یکى مىگفت: آقا! راستى شما دیروز دعاى ماه رجب را
خواندید؟ دیگرى مىگفت: آن دو رکعت نماز را خواندید؟ بنابراین رفتار ماها
یک تأثیر قهرى در رفتار مردم دارد. سادهزیستى بسیار چیز خوبى است.
رهبر
انقلاب در ادامه خطاب به حاضران تاکید کردند:
برادران عزیز و خواهران
عزیز! بارتان سنگین و کارتان دشوار است. اگر خوب عمل کنید، اجرتان دو برابر
است؛ اما اگر خداى نکرده بد عمل کنید، مؤاخذهتان هم دو برابر است. براى
اینکه بتوانید این راه را سالم طى کنید و ۱۴۵۰ روزى را که در پیش دارید،
بخوبى سپرى کنید، باید خود را به خدا وصل کنید.
ایشان همچنین با
تاکید بر اینکه استقامت کردن اساس کار است، تصریح کردند: یک وزنهى سنگین
را آدم ضعیفى مثل بنده هم ممکن است بردارد و یک لحظه سرِ دست بلند کند؛
لیکن نمىتواند نگه دارد؛ آن را مىاندازد. قوى و کنندهى کار، کسى است که
بتواند این وزنهى سنگین را ظرف مدت لازم سرِ دستش نگه دارد. خیلى از ماها
نیتهایمان خوب است و با نیتِ خوب وارد مىشویم؛ اما نمىتوانیم این نیت را
نگه داریم؛ این نیت در اثناى راه به موانعى برخورد مىکند؛ سایش پیدا
مىکند؛ کمرنگ و ضعیف مىشود و احیاناً یک جاذبهى قوىِ معارضى دل را - که
جایگاه نیت، دل است - به سوى خودش جذب مىکند؛ یک وقت نگاه مىکنید،
مىبینید اصلاً نیت رفت؛ نیت یک چیز دیگر شده؛ آن وقت راه انسان عوض
مىشود.
اگر مىبینید بعضىها «ربّنا اللَّه» را گفتند، اما امروز
به جاى کعبه رو به بتکده دارند؛ شعارِ خوب را دادند، اما امروز ۱۸۰ درجه در
جهت عکس آن شعار حرکت مىکنند، عاملش این است؛ نتوانستند نگه دارند. چرا
نتوانستند؟ چون در اثناى راه، جاذبهها پیدا مىشود.